خنده


ریزگردها | روانشناسی
آموزش زبان | مسکن قزوین
کرمان | کوله پشتی
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت

خنده

 

7- وقتی دستشویی داری، هم سرعت اینترنت بالاتر می ره هم مطالبش جالب تر میشه!

8- پشت یه ماشین نوشته بود سبقت می گیری بگیر ولی دیگه قیافه نگیر!

9- یکی از تفریحات دکتر شریعتی و انیشتین و حسین پناهی و خسرو شکیبایی تو اون دنیا اینه که ... هر روز فیس بوک رو چک کنن ببین تازگی ها جمله باحال چی گفتن!

10- جهان سوم جایی است که کنجد روی نان سنگک آپشن محسوب می شود.

 

از نشونه های یه عطسۀ دلچسب اینه که:
پشتش دو سه تا "زهرمار" از قسمت های مختلف خونه بشنوی

 

همین روزهاست که رئیس بانک مرکزی بگه :

ما دیگه " ارزی " نداریم ، شما امری ندارید؟

 

 

.

.

 

اینایی که صب ساعت ۵ پا میشن میرن میدوئن
بعد میان دوش میگیرن بعد صبحانه میخورن میرن سرکار
فتوشاپن !؟

.

 

.

الان يه مگــس رو مانيتورم نشسته بود ،
میخواستم با موس بگیرم بندازمش تو ریسایکل بین .
یه همچین آدم توهم زده ای هستم من

.

.

.ﻣﯿﮕﻦ ﭼﯿﻨﯿﻬﺎ ﻋﮑﺎﺳﯽ ﻧﺪﺍﺭﻥ ﻣﯿﺮﻥ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻪ
ﻣﯿﮕﻦ ﯾﻪ ﻋﮑﺲ ﺳﻪ ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺮﺩﻭﻧﻪ ﺑﺪﻩ!

.

 

.

ﭼﻪ رﺳﻢ ﻣﺴﺨﺮه ای دارن این ﺧﺎرﺟﯿﻬﺎ ﮐﻪ زاﻧﻮ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎری ﻣﯿﮑﻨﻦ. ﻣﺜﻞ ﻣﺮد ﭘﺎﺷﻮ ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎری ﮐﻦ، اﮔﻪ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ، ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﯾﮏ ﭼﻬﺎر لیتری اﺳﯿﺪ ﺑﭙﺎش ﺗﻮ ﺻﻮرﺗﺶ

.

.

.رفتم تو آشپزخونه یه بسته بیسکویت دیدم اومدم باز کنم بخورم دیدم قیمت برای مصرف کننده زده :۷۵۰۰۰ ریال! بیسکویت رو بوسیدم گذاشتم رو کابینت اومدم بیرون. اتفاقه دیگه دیدی بابام واسه هفت هزار و پونصد تومن زد منو کشت! آخه سابقه این ضرب و شتم ها تو خونه ما زیاده ...

.

 

.

یکی از دو راهی های سخت زندگی وقتیه که!
بعد از یه امتحان نمی دونی جزوه رو پرت کنی بیرون یا نگهش داری برا ترم بعد

.

.

نهایت برنامه ریزی و دوراندیشی ای که والدین عزیز در دهه شصت واسه آینده بچه هاشون داشتن این بوده که:
چه جوری بچه شون نیمه ی اول سال به دنیا بیاد، اول مهر هفت سالگیش بتونه بره مدرسه؛ یه وقت عمرش به بطالت نگذره :|

.

.

دم دنیا گرم که بدون گارانتی مارو سرویس می کنه :|

.

.

لامصب امتحان نیستن که جام حذفیه !!!هرکیو میبینیم داره حذف میکنه !

.

.

رو دسته صندلی دانشگاه نوشته بود وقتی زلزله اومد پشت صندلیو نگا کن !
پشتشو نگا کردیم نوشته بود الان نه خره وقتی زلزه اومد :|

.

.

ﺍﯾـﻦ ﺩﻧــﯿـــﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﻧــــﺪﺍﺭﻩ , ﺧــﻮﺩﺗــﻮ ﺍﺫﯾــﺖ ﻧـﮑـﻦ

ﺁﺭﻭﻡ ﺑـﺎﺵ ﻭ ﺑـﻘـﯿــﻪ ﺭﻭ ﺍﺫﯾـــﺖ ﮐــــــﻦ

.

.

ورزش صبحگاهی همون طور که از اسمش پیداس
یعنی:ورزش صبح_گاهی!!
نه همیشه که...

.

.

یه ضرب المثل هم هست که میگه:

از هر دست بدی.... همون دست نمک نداره!

.

.

مامانم هر وقت می خواد بیا تو اتاقم با یه شدت عجیبی در رو باز می کنه!
همین روزاست که اول گاز اشک آور قِل بده تو،بعد با پاش بزنه درو بشکونه بیاد..!

 

.

.

 


11- گذر ایام برای هر کی بکام باشه برای من هاشم بیک زاده است!

12- طریقه معذرت خواهی خانوما: ببخشید، ولی تقصیر خودت بود.

13- قبلنا قهر کردن و کات کردن و اینا آسون تر بود. الان باید صد جا طرفو بلاک کنی (فیس بوک، توییتر، پلاس، وایبر، whats app، وی چت، BBM، لاین ...) هفت خوان رستمه اصلا!

14- کلِ عمرمون دپرسیم ولی تو اعلامیه مون می زنن شادروان

15- نمک خوردی؟ نوش جونت نمکدون شکستی؟ دمت گرم ولی دیگه بقیشو رو زخممون نپاش دستت طلا!

16- فرق روزای خوب و بد زندگی اینه که روزای بد رو همون موقع می فهمی روزای بدن اما روزای خوبو نمی فهمی. بعدا که گذشت خاطره شد می فهمی روزای خوب بوده.

17- دقت کردین این تیکه دستمال توالت حد وسط نداره؟ یه دونش کمه، دوتاش زیاد!

18- خواسته ها و آرزوهای من دارن لخت می گردن هنوز نتونستم بهشون جامه عمل بپوشونم!

19- از وقتی تحریم ها رو برداشتن، پوستم شفاف تر شده و ریزش موهام هم کمتر شده!

20- یه آهنگ سنتی دارم گوش می دم هفت دقیقه س هیچی نگفته!

 


21- اینقدی که فردوسی پور از دیدن مالدینی ذوق کرده بود، تماشاچیا نکرده بودن.

22- من با استعداد بودم. یعنی هستم. بعضی وقتا به دست هام نگاه می کنم و فکر می کنم که می توانستمپیانیست بزرگی شوم یا یک چیز دیگر ولی دست هایم چه کار کرده اند؟ خارانده اند. چک نوشته اند. بند کفش بسته اند. سیفون کشیده اند و غیره ... دست هایم را حرام کردم همینطور ذهنم را.

23- «لبای خودشه یا پروستات کرده؟!» سوال مامان بزرگم به محض دیدن عکسِ آنجلینا جولی!

24- جامعه جهانی هنر با مرگ پل واکر عزادار شد، با دستگیری تتلو دیگه کمرش شکست!

25- فیلم عروسی تنها مشکلی که داره اینه که باید به بچه ات توضیح بدی چرا تو عروسی نیست!

26- هم عاشقتم، هم ازت متنفرم. میانگین که بگیری می بینی برام مهم نیستی!

27- وقتی بچه بودم و یه چیزی می خواستم و پول نداشتیم بخریم بهم می گفتن: به بابات نگاه کن، اون بیچاره یه نفره انگار که باباهای مردم سه نفر بودن! خلاصه هیچ وقت جدی جوابگو نبودن.

28- سر کلاس بودیم یکی از پسرا خوابیده بود یهو استاد اومد زد رو شونش گفت خوابی؟ پسره پرید هول شد گفت نه آقا دراز کشیده بودیم! هیچی دیگه همه داشتن صندلی ها رو گاز می زدن.

29- با فک و فامیل نشستیم اسم فامیل بازی کردیم دائیم برای میوه با «ی» نوشته یه کیلو خیار.

30- کاش مثل کارتونا گوشه چشم آدم های پلید برق می زد.

 



:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : جمعه 4 بهمن 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: