ریزگردها | روانشناسی
آموزش زبان | مسکن قزوین
کرمان | کوله پشتی
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت

هنرمندان ما بچه های خود را در خارج از ایران به دنیا می آورند

شما بازیگرانی که حتی وقتی جلوی دوربین نیستید هم برای ما مردم بازی می کنید، به سوال من پاسخ بدین که مردمی هستید یا نه؟؟

یعنی آیا خود را از مردم می دانید و اعتقاد دارید که برای مردم کار می کنید؟؟؟ آیا نظر مردم را با اهمیت دانسته و به آن احترام می گذارید؟؟؟ آیا معتقدید که حالا که خیلی از مردم شما را می شناسند باید بعضی از شئون را بیشتر رعایت کنید و عموم مردم را در نظر بگیرید؟؟؟

پس چرا از ایرانی بودن خود شرمسارید و شناسنامه بچه های خود را در کشورهای بیگانه و گاهی دشمن ایران می گیرید؟؟؟؟؟

خانم مهناز افشار، خانم شیلا خداداد و ... از شما انتظار نیست. حتی از سیاست مداران ما نیز چنین کاری قابل قبول نیست، اما شاید اگر آنها انجام بدهند بشود یه جورایی توجیه کرد اما شما هنزمندان که خود را مردمی می دانید انتظاری دیگر از شما می رود.

 

هرچند که خیلی از هنرمندان ما انقدر از شهوت قدرت و ثروت .. پر شده اند که دیگر این حرفهای مظلومانه را نمی شنوند.

خیلی از این هنرمندها که صراحتا خود را مردمی نمی دانند بماند ........

 

 



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : سه شنبه 19 خرداد 1394
کتاب خاطرات همفر

وقتی راجع به برنامه ریزی برای تخریب فرهنگ و شخصیت ایرانی ها از طرف دول غربی می شه خیلی ها می گن توهم توطئه یا ... اما با خوندن این کتاب من ایمان پیدا کردم که برای کوچکترین رفتار و مسئله ای در جامعه ما فکر، تحقیق و برنامه ریزی کردن.

کاری ندارم که خیلی جاها با کمک خدا ملت بزرگ ایران دماغشون به خاک مالیدن و می مالن اما به هر حال اونا آگاهانه و با قصد و غرض و برنامه کار می کنن بدون شک



:: موضوعات مرتبط: کتابخانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : دو شنبه 18 خرداد 1394
 

به عنوان یک افسر جنگ نرم وقتی دیدم همه برنامه هایی مثل ویچت، وایبر ، واتس اپ، تانگو، لاین و اینستاگرام روی گوشی های خودشون نصب می کنن برام جالب شد تا ببینم این برنامه ها چی دارن که اینقدر مردم رو به خودشون جذب کرده.

اوایل همه اون هایی که شماره من رو داشتن کیف می کردن که به به فلانی هم وارد این برنامه ها شده و شروع به خوش آمد گویی می کردن. اما لحن صحبت کردن همه خیلی خودمونی بود. حتی خانم های نامحرمی که یا همکلاسی بودن یا برای کارهای اداری شماره ام رو داشتن. برام جالب بود که تو این فضا هیچکس هیچکس رو غریبه نمیدونست.

هدف شبکه های اجتماعی تحت موبایل تنها جاسوسی نیست!!؟؟اما بعد چند وقت استفاده از این برنامه ها پرده ها کنار رفت و ماهیت اصلی اون هارو کشف کردم که باعث شد سریعاً تمام این شبکه های اجتماعی رو از روی گوشی همراهم حذف کنم.

اصل ماجرا چه بود؟ (اسامی استفاده شده غیر واقعی می باشند)

یک روز تصمیم گرفتم برم به پروفایل افرادی که جزء دوستانم به من اضافه شده بودن. رفتم تو پروفایل آقا حمید یکی از بچه های گل و مذهبی که یکدفه چشمم افتاد به نظرات یکی از مطالب ارسالیش. چندتا دخترخانم جوون که عکس های بی حجابی رو آواتارشون گذاشته بودن برای آقا حمید نظر گذاشته بودن و آقا حمید ماهم براشون نوشته بود: ممنون نازی جون. به سلام فاطی کوچولو چه عجب کجایی دختر؟

چند لحظه مات و مبهوت بودم که این همون حمید بچه مثبت خودمونه که الان با دخترای نامحرم و بی حجاب اینجوری داره حرف میزنه؟ حتی اگه فامیلشونم باشه نه حمیدی که میشناسم اینجور پسریه نه اینکار شرعاً درسته. خیلی ناراحت شدم.

هدف شبکه های اجتماعی تحت موبایل تنها جاسوسی نیست!!؟؟هدف شبکه های اجتماعی تحت موبایل تنها جاسوسی نیست!!؟؟

بیخیال حمید شدم و رفتم تو پرو فایل سعید از دوستای گل روزگار که یهوو دیدم اوه اوه عکس شخصی با خانمش که لباس مناسبی نداشته رو انتشار داده که سریع پریدم بیرون. پیش خودم گفتم سعید از تو بعید بود تواینقدر با غیرت بودی آخه چرا؟

گفتم سعید هم بیخیال که چشمم افتاد به پروفایل یکی از همکلاسی های خانم و که خیلی خانم سرسنگینی بود. تا وارد شدم دیدم برا هر مطلب ارسالیش چندین پسر عتیقه لایک و نظر گذاشتن و اون خانم همکلاسی هم با شوخ طبعی و بدون رعایت حریم محرم و نامحرم شروع به شوخی های دور از شأنش کرده بود.

هدف شبکه های اجتماعی تحت موبایل تنها جاسوسی نیست!!؟؟هدف شبکه های اجتماعی تحت موبایل تنها جاسوسی نیست!!؟؟

تو پروفایل هرکسی می رفتم یا عکس مناسبی نداشت یا چیزهایی میدیدم و میخوندم که کلا با اون شخصیتی که از اون طرف انتظار داشتم زمین تا آسمون فرق داشت. بله تازه متوجه شده بودم هدف اصلی این شبکه های موبایلی تنها جاسوسی نیست بلکه اون ها حریم های بین مردم رو هدف قرار داده اند. وقتی بین من و دوستم حریم ها شکسته بشود زمینه های بی اعتمادی و شک بوجود میاد. وقتی بی اعتمادی و شک بوجود بیاد کم کم به سمت جامعه ای خواهیم رفت که هیچ اعتمادی در اون نیست.

داستان مرگ خاموش سربازان آمریکایی

بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد.

حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از استانداردهای بین المللی برخوردار بود. زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود. آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد. از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد.

اما بیشترین آمار مرگ زندانیان در این اردوگاه گزارش شده بود. زندانیان به مرگ طبیعی می مردند. امکانات فرار وجود داشت اما فرار نمیکردند. بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند.

هدف شبکه های اجتماعی تحت موبایل تنها جاسوسی نیست!!؟؟هدف شبکه های اجتماعی تحت موبایل تنها جاسوسی نیست!!؟؟

 آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خود رعایت نمیکردند و عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند. دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:

 «در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بودند به دست زندانیان رسیده میشد. نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشدند. هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خود خیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکرده اند را تعریف کنند. هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت. اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود هیچ نوع تنبیهی نمیشد. همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند».

تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است. با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت. با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند. با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت. و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود. این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود. چقدر در زندگی خود و اطرافیان خود را به صورت خاموش شکنجه کرده ایم؟

پ,ن : دردسر عضویت من در این شبکه ها این بود که به دلیل کار دانشجویی که در دانشگاه انجام میدم شماره تلفنم بین خیلی از دانشجوها پخش شده بود و هرکسی هم که عضو این شبکه های اجتماعی موبایلی بود به راحتی به پروفایل من دسترسی داشت. عکس پروفایل من تو دل یک جنگل کنار رودخانه بود. یکی از خانم ها عکس پروفایل من رو روی گوشی خودش ذخیره کرده بود و بین دانشجو ها اون رو نشون می داد و شایعه درست کرده بود که با من رفته جنگل و از من عکس گرفته. اما خدارو شکر همه من رو خوب میشناختن و سریع جلوی اون خانم رو گرفتن و هیچکس هم حرف اون خانم رو باور نکرد.

 

وبلاگ معبر سایبری فندرسک



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
زنی که با بد حجابی خود را به کشتن داد

 

در یوسف آباد تهران، خانواده‌ای بود که مرد خانواده، کارمند اداره بود، و همسرش رعایت حجاب و شئون اسلامی را نمی‌کرد. روزی طبق معمول، مرد به اداره می‌رود و زن نیز پس از دادن صبحانة بچه‌ها به قصد خرید گوشت، از خانه بیرون می‌رود.

پس از گذشت چند ساعت، بچه‌ها از بازی خسته شده و شروع به گریه می‌کنند و تا آمدن مرد به خانه، ناآرامی بچه‌ها طول می‌کشد. مرد خانه، سراغ همسر خود را از بچه‌ها می‌گیرد و بچه‌ها می‌گویند که مادر برای خرید گوشت از خانه بیرون رفته و هنوز برنگشته، مرد سراغ قصاب محله می‌رود و پرس و جو می‌کند؛ ولی قصاب اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.

آن مرد پس از تلفن به اقوام و آشنایان سراغ پاسگاه نیروی انتظامی می‌رود و جریان را تعریف می‌کند. مأموران پس از تحقیقات اولیه، سراغ قصاب رفته و از وی پرسش می‌کنند اما قصاب با قاطعیت تمام، اظهار بی‌اطلاعی کرد.

مأمورین به تفحص در مغازه پرداختند. سپس به زیرزمین که گوسفندان را پس از ذبح به آن جا می‌بردند، رفتند.

هنگام خارج شدن، مأمورین مقداری مو می‌یابند که موها، موی گوسفند نیست و قصاب برای بازجویی بیشتر به پاسگاه بردند.

سرانجام با پی‌گیری‌های دقیق، قصاب به جنایت خود اعتراف کرد که:

این زن، همسایة ما بود ولی رعایت پاکدامنی را نمی‌کرد و سر و سینه خود را نمی‌پوشاند. و از جمال خوبی هم برخوردار بود. آن روز که به مغازه آمد به گونه‌ای به خودش رسیده بود که نفس اماره مرا به وادار کرد کامی از آن زن بگیرم. او را برای دیدن گوشت بهتر به داخل مغازه دعوت کردم و به او گفتم گوشت خوب و مورد پسند شما، پشت یخچال است. وقتی پشت یخچال رفت او را به زیرزمین کشاندم و با کاردی که در دست داشتم او را تهدید کردم و از او خواستم تن به زنا بدهد، بیچاره می‌لرزید، اما چاره‌ای نداشت.
در پایان که از او کامی گرفتم. افکار شیطانی مرا واداشت برای آن که کسی از ماجرا باخبر نشود، او را بکشم اما باز افکار شیطانی مرا رها نکرد و گوشت زن را جدا کرده، همراه گوشت گوسفندان چرخ کردم و فروختم و استخوان‌ها را نیز در فلان منطقه خاک کردم.

این داستان از بدحجابی زن سرچشمه گرفت. شاید هیچگاه آن زن فکر نمی‌کرد که بدحجابی می‌تواند پایانی چنین تلخ و پرگناه داشته باشد و به تجاوز، قتل، یتیم شدن فرزندان و سرگردانی همسرش بینجامد و نیز چنین عواقبی برای قابل خود در پی داشته باشد.



:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : دو شنبه 11 خرداد 1394
آخرالزمان و زن

 

از آفات و ناهنجاری‌های خانوادگی در آخرالزّمان، زن‌سالاری تا سر حدّ زن‌پرستی و قبله قرار دادن زنان است:
(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبله‌اش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود. مرد از همسرش اطاعت می‌کند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی می‌کند. در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار می‌کند، آنچه را که او نمی‌خواهد، انجام می‌دهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج می‌کند.

در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است. حرمت پدران و مادران سبک شمرده می‌شود. فرزند به پدرش تهمت می‌زند، پدر و مادرش را نفرین می‌کند و از مرگ آنها مسرور می‌شود.



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : دو شنبه 11 خرداد 1394
احادیث آخر الزمان
امام صادق (علیه السلام) (در مجلسى که صحبت از قدرت و شوکت بنی عباس و فقر و بد حالى شیعه مى‏ شد) فرمود:

من در روزى که ابو جعفر منصور دوانیقى با موکب سلطنتى خود حرکت مى‏ کرد با او بودم او بر اسبى سوار بود که جمعى از خدم و سوارگانش همراهش بودند و جمعى دیگر از پشت سر مى ‏آمدند و من بر الاغى سوار بودم و دوش به دوش او مى‏ رفتم.

بعدا که به منزل آمدم یکى از دوستان با جمعیتى نزد من آمدند، آن دوست به من گفت: فدایت شوم تو را در مرکب منصور دوانیقى دیدم در حالى که بر الاغى سوار بودى و او بر اسب سوار بود، سرش را به سوى تو خم مى ‏کرد و با تو سخن مى‏ گفت کانه مى‏ خواست زیر دست شدن تو را مجسم کند، در دلم گفتم: یا للعجب این حجت خدا بر خلق است که صاحب واقعى این سلطنت و شوکت است و کسى است که همه سلاطین عالم باید به او اقتدا کنند و این دیگرى مردى ستمگر و قاتل اولاد انبیا و مردى خونریز است، خون بى گناهانى را به زمین مى‏ریزد که خدا دوست ندارد، آن وقت او در موکب سلطنتى قرار گرفته و تو بر الاغى سوارى، این فکر مرا گرفتار شبهه کرد به حدى که بر دین و جانم ترسیدم.

امام (علیه السلام) فرمود: بدو گفتم اگر حشمت و خدمى را که من داشتم و آن فرشتگانى را که از پیش رو و پشت سر من در حرکت بودند مى ‏دیدى سلطنت منصور از نظرت مى‏ افتاد و آن را حقیر و پشیز مى‏ شمردى، دوستم چون این بشنید گفت: الان دلم آسوده شده.

و سپس پرسید: اینها تا کى سلطنت خواهند کرد؟ و چه زمانى امت اسلام از شر اینها راحت مى‏ شود؟ در پاسخش گفتم: مگر تو نمى‏ دانى که براى هر چیزى مدتى است، گفت:

چرا (مى‏ دانم) گفتم: اگر بدانى که وقتى این امر تحقق یابد از چشم بر هم زدن هم سریع‏تر خواهد بود آن وقت علمت تو را نفع مى ‏دهد؟ آرى اگر حال این قوم که نزد خدا دارند را بدانى و بدانى که چه حالى دارند آن وقت بغض و دشمنیت نسبت به آنان به نهایت درجه مى‏ رسد، اگر تو و تمامى اهل زمین سعى کنید که حال آنان را شدیدتر از آنچه دارند بکنید هرگز نخواهید توانست پس شیطان تو را دست نیندازد که عزت از آن خدا و رسول و مؤمنین است ولى منافقین نمى‏ دانند.

… آیا نمى ‏دانى که هر کس منتظر امر ما باشد و بر اذیت‏ها و ترس‏ها که امروز مى ‏بیند صبر کند، فردا در زمره ما خواهد بود،

پس هر زمان دیدى حق مرده و اهلش از بین رفته‏ اند و جور و ستم همه جا را فرا گرفته و قرآن کهنه شده و چیزهایى در آن پدید آمده که در آن نیست

و دیدى که قرآن طبق هوا و هوسها توجیه و تفسیر مى‏ شود و دیدى که دین وارونه شده، آن چنان که کاسه وارونه مى‏ شود

و دیدى که اهل باطل بر اهل حق آقایى و سرورى مى‏ کنند و دیدى که شر ظاهر گشته و از آن نهى نمى‏ شود بلکه از اهل شر دفاع مى‏ شود

و دیدى که فسق علنى شده و مردان با مردان و زنان با زنان اکتفاء مى‏ کنند و دیدى که مؤمن سکوت کرده، چون گفتارش پذیرفته نمى‏ شود

و دیدى که فاسق دروغ مى‏گوید و پذیرفته مى‏ شود و کسى دروغ و افتراى او را رد نمى‏ کند و دیدى که صغیران بزرگتران را تحقیر مى ‏کنند

و دیدى که قطع رحم همگانى شده و دیدى که وقتى کسى را به فسق مى‏ ستایند خود او مى‏ خندد و سخن گوینده را رد نمى‏ کند

و دیدى که به پسر همان را مى‏ دهند که به زن مى‏ دهند و دیدى که زنان با زنان ازدواج مى‏ کنند

و دیدى که مدح و ثنا بسیار شده و دیدى که مرد مال خود را در غیر راه اطاعت خدا انفاق مى‏ کند و کسى نیست که او را نهى کند و دست او را بگیرد

و دیدى  که مردم وقتى مؤمن را مى‏ بینند که در حال اجتهاد و تلاش است، پناه به خدا مى‏ برند از اینکه مثل او باشند

و دیدى که همسایه، همسایه ‏اش را مى ‏آزارد و کسى نیست جلویش را بگیرد

و دیدى که کافر وقتى وضع رقت بار مؤمن را مى‏ بیند از وضع خود خوشحالى مى‏ کند و چون فساد را در پهناى زمین گسترده مى‏ بیند مسرور مى‏ شود

و دیدى که شرابهاى گوناگون علنا نوشیده مى‏ شود و مردمى بر سفره شراب جمع هستند که از خداى عز و جل هیچ پروایى ندارند

و دیدى که امر به معروف زایل شده

و دیدى که فاسق در اعمالى که خدا دوست ندارد نیرومند و مورد حمایت و مدح قرار مى‏ گیرد

و دیدى که دارندگان آیات (در نسخه دیگر آمده دارندگان آثار) مورد تحقیر واقع مى ‏شوند و هر کسى هم آنان را دوست بدارد تحقیر مى‏شود

و دیدى که راه خیر بسته شده و راه شر باز و پر رهرو است

و دیدى که خانه کعبه معطل مانده و مردم از رفتن به زیارت آن نهى مى‏ شوند و به ترک آن تشویق و مامور مى‏ گردند

و دیدى که هر کس به دیگرى می گوید آنچه را که خود نکرده و دیدى که مردان خود را براى مردان چاق مى‏ کنند و زنان براى زنان

و دیدى که مرد از راه ماتحت خود روزى به دست مى ‏آورد و زن از راه فرجش

و دیدى که زنان براى خود مجالس ترتیب مى‏ دهند آن چنان که مردان تشکیل مى‏ دهند

و دیدى که….عمل لواط و زن شدن مردان شایع و علنى گشته و به همین منظور خود را خضاب مى‏ کنند و شانه مى‏ زنند آن چنان که زنان براى شوهر خود شانه مى‏ زنند

و دیدى که صاحب مال محترم‏تر از مؤمن است

و ربا علنى معامله مى‏ شود و کسى سرزنش نمى‏ کند

و دیدى که زنان به خاطر دادن زنا ستایش مى‏ شوند و زن شوهرش را در عمل لواط با مردى دیگر کمک و همکارى مى‏ کند

و دیدى که در نظر اکثریت مردم بهترین خانواده ‏ها آن خانواده‏اى است که زنان را بر کار فسق کمک مى‏ کنند

و دیدى که مؤمن همواره در اندوه و تحقیر شده و خوار است

و دیدى که بدعت‏ها و زنا علنى شده و مردم را دیدى که با شاهدى که به دروغ شهادت مى‏ دهد به یکدیگر تجاوز مى‏ کنند

و دیدى که حرام حلال و حلال تحریم شده است و دیدى که هر کس دین را با رأى و نظر خود براى خود توجیه مى‏ کند و کتاب خدا و احکامش تعطیل شده

و دیدى که در ارتکاب گناه از تاریکى شب استفاده نمى‏ شود بلکه در روز روشن گناه مى ‏کنند

و دیدى که مؤمن جز با قلبش نمى ‏تواند منکر را انکار کند و دیدى که مال بسیار هنگفت در راه خشم الهى خرج مى‏شود

و دیدى که والیان ولایت و سرپرستى مردم را قباله کسى بدانند که قدرتش بیشتر است

و دیدى که محرم به محرم خود اکتفاء کند و با او ازدواج نماید

و دیدى که مردم به صرف تهمت و بر اساس مظنه کشته مى‏ شوند

و دیدى که مردم بر سر عشق ورزیدن به یک پسر با یکدیگر به ملاک غیرت مى‏ ستیزند و حتى بر سر این عشق جان و مال فدا مى‏ کنند

و دیدى که مردم کسى را که شهوت خود را با رفتن نزد زنان خاموش مى ‏کند سرزنش مى‏ نمایند

و دیدى که مرد با زنا دادن همسرش پول در مى‏ آورد و زندگى مى‏کند با علم به اینکه او زنا مى ‏دهد و حتى بر این کار او نظارت دارد

و دیدى که زن قاهر و مسلط بر شوهرش مى‏ شود و بر خلاف میل او کارها مى‏ کند و علیه او پولها خرج مى‏ کند

و دیدى که مرد همسر و دختر- کنیز- خود را کرایه مى‏ دهد و به طعام و نوشیدنى پست راضى مى‏ شود

و اگر دیدى که سوگند به دروغ به خداى عز و جل بسیار و شایع شده

و دیدى که قمار علنى و آشکار گشته و دیدى که شراب علنا فروخته مى‏ شود و کسى از آن منع نمى‏کند

و دیدى که زنان مسلمان ناموس خود را به اهل کفر مى‏ دهند

و دیدى که لهو و لعب و رقص و آوازه‏خوانى علنى شده، مسلمانان از آن عبور مى‏ کنند و احدى، احدى را منع نمى‏ کند و احدى جرأت بر منع آن ندارد

و دیدى که افراد شریف و آبرومند به وسیله کسانى که از قدرت آنان مى‏ ترسند توهین شده و خوار مى‏ شوند

و دیدى که نزدیک‏ترین افراد به درگاه والیان آن کسى است که با بد گویى به ما اهل بیت آن والیان را مدح مى‏ گویند

و دیدى که شنیدن صوت قرآن بر مردم سنگینى مى‏ کند و در مقابل شنیدن آوازهاى باطل برایشان آسان و خفیف است.

و دیدى که همسایه را از ترس زبانش احترام مى‏ کنند و دیدى که راستگوترین مردم دروغ سازانند

و دیدى که شر علنى و بازار سخن چینى رایج شده و دیدى که بغى و ستم آشکار گشته

و دیدى که غیبت کردن نوعى ملاحت و خوش اخلاقى تلقى مى‏شود و مردم یکدیگر را به خاطر آن بشارت مى‏ دهند

و دیدى که حج و جهاد جنبه غیر خدایى به خود مى‏ گیرد

و دیدى که سلطان به خاطر کافر، مؤمن را توهین نموده و خوار مى‏ سازد و دیدى که خرابى بر عمران مسلط شده

و دیدى که زندگى یک فروشنده از راه خیانت در کیل و وزن اداره مى‏‌شود

و دیدى که خونریزى یک امر آسان و پیش پا افتاده تلقى مى‏‌شود

و دیدى که اگر کسى به طلب ریاست برمى‏‌خیزد عوضش تنها دنیا است و خود را مردى بد زبان معرفى مى‏‌کند تا کسى جرأت اعتراض کردن نداشته باشدو نیز امور به او نسبت داده مى‏‌شود

و دیدى که به نماز بى اعتنایى مى‏‍‎شود

و دیدى که ثروتمند مال بسیارى نزدش جمع شده و از روزى که مشغول جمع آورى آن شده، زکاتش را نداده

و دیدى که میت را از قبرش بیرون مى‏‎کشند و آزارش داده، کفن‏هایش را مى‏‌فروشند

و دیدى که هرج و مرج بسیار شده و دیدى که افراد در صبح و عصر مست هستند و هیچ اهتمامى به وضع مردم ندارند

و دیدى که با چهار پایان جماع مى‏‎کنند و دیدى که چهار پایان به جان یکدیگر مى‏‎افتند و یکدیگر را پاره مى‏کنند

دیدى که مرد برای نماز خانه‌‏اش مى‏‌رود و بر مى‏‌گردد در حالى که جامه‏‌هایش را ربوده‌‏اند

و دیدى که دلهاى مردم قساوت و چشمهاشان خشک شده و ذکر خدا بر آنان سنگین مى‏‌آید و حرام خوارى علنى گشته و بر سر آن از یکدیگر پیشى مى‏‌گیرند

و دیدى که نمازگزار اگر به نمازخانه مى‌‏رود براى آن است که خود را به مردم نشان دهد، مردم او را ببینند که نماز مى‏‌خواند

و اگر دیدى که فقیه براى غیر هدف دین تفقه مى‏‌کند، یعنى به این منظور فقه مى‏‌خواند که دنیا و ریاست به دست آورد

و دیدى که مردم به سوى آن کسى مى‌‏شتابند که غالب باشد و خلاصه هر یک از دو طرف نزاع غلبه کند مردم با او باشند، چه غلبه‏اش حق باشد و چه باطل

و دیدى که طالب حلال مورد مذمت و سرزنش و طالب حرام مورد مدح و احترام قرار گیرد

و دیدى که در دو حرم کعبه و مدینه کارهایى صورت مى‏‎گیرد که خدا دوست نمى‏‎دارد و هیچکس جلوگیر آنان نیست و حتى بین آنان و آن عمل زشت کسى حائل نمى‏‌شود

و دیدى که در دو حرم شریف ساز و آواز علنى ارتکاب مى‏‌شود

و دیدى که افرادى سخن از حق مى‏‌گویند و امر به معروف و نهى از منکر مى‏‌کنند ولى از پاى خطابه ‏اش کسى برمى‏‎خیزد در حالى که خود را خیر خواه و دلسوز او مى‏‎داند از در خیر خواهى و نصیحت مى‏‎گوید: خدا از تو نخواسته که این حرف‏ها را بزنى 

و دیدى که راههاى خیر از رهرو خالى است و احدى به آن راه نمى‏‌رود

و دیدى که جنازه را به اهتزاز در مى‎‏آورند و کسى از این عمل ناراحت نمى‏‌شود و دیدى که هر سالى که مى‏‌گذرد بدعت‏هاى بیشترى از سال قبل باب شده و شر بیشترى پیدا مى‏‌شود

و دیدى که خلق و جمعیت‏ها جز اغنیاء را پیروى نمى‏‌کنند، دیدى که حاجت محتاج را در برابر مسخره کردن او و خندیدن به او بر آورده مى‏‎کنند و ترحمشان براى غیر رضاى خدا است

و دیدى که آیات آسمانى الهى رخ مى‎‏دهد ولى کسى از آن نمى‌‏ترسد و دیدى که مردم با یکدیگر جفت‏گیرى مى‏‌کنند، آن طور که چهار پایان مى‌‏کنند و کسى این عمل را زشت ندانسته و اگر زشت بداند از ترس مردم نهى نمى‎‏کند و دیدى که افراد اموال بسیار در غیر راه خدا انفاق مى‏‌کنند ولى در راه خدا از انفاق مالى اندک مضایقه مى‏‌کنند

و اگر دیدى که رنجاندن و عقوق پدر و مادر علنى و خوار شمردن آنان شایع شده و در نظر فرزندان بدترین مردم تلقى مى‏شوند، حتى فرزند خوشحال مى‏‌شود از اینکه بر پدر و مادرش تهمت زده شود و دیدى که زنان بر حکومت و سلطنت چیره شده‏‌اند و بر هر امرى که هوا و هوس آنان را تامین کند مسلط گشته‏‌اند

و دیدى که فرزندان به پدر و مادر خود افتراء مى‌‏بندند و پدر و مادر خود را نفرین مى‏‌کنند و از شنیدن خبر مرگشان خوشحال مى‏‌شوند

و اگر دیدى که وضع به اینجا کشیده که اگر شخصى روزى بر او بگذرد که در آن روز مرتکب گناه بزرگى نشود، فسق و فجورى انجام ندهد، کم‏فروشى و خیانتى ننماید، به حرامى دست نیافته و یا شراب مسکرى ننوشد، در غم و اندوه فرو مى‌‏رود و مى‏‌پندارد که آن روز او به بطالت گذشته و یک روز از عمرش ضایع شده است

و دیدى که صاحبان قدر خوردنى‏‎ها را احتکار مى‏‍‎کند

و دیدى که با شراب خود را معالجه مى‎‏کنند و براى مریض تعریف و توصیف مى‎‏کنند که فلان شراب براى تو بسیار نافع است و از شراب شفا مى‏‌طلبند

و اگر دیدى که مردم در ترک امر به معروف و نهى از منکر و ترک اعتقاد به وجوب آن با هم برابرند و دیدى که باد به بیرق منافقین و اهل نفاق مى‏‌وزد، ولى بیرق اهل حق حرکتى ندارد و دیدى که مؤذن‏ها و نمازخوان‏ها در برابر مزد اذان مى‏‌گویند و نماز مى‏‌خوانند…

در چنین روزگارى بر حذر باش، و براى درخواست نجات از خدا به خدا متوسل شو و بدان که مردم در چنین روزگارى غرق در سخط الهى هستند

و اگر خداى تعالى مهلتشان داده، از این کار منظورى دارد و تو منتظر تحقق آن منظور باش و کوشش کن تا خداى عزوجل تو را در وضعى ببیند که خلاف وضع مردم باشد تا اگر عذاب در آنان نازل شود تو زودتر به رحمت خداى تعالى برسى و اگر عذابشان تاخیر بیفتد آنها مبتلا شوند و تو از آنچه آنها در آن هستند بیرون شده باشى یعنى تو مثل آنان بر خداى عزوجل جرأت نکرده باشى و بدان که خداى تعالى اجر نیکوکاران را ضایع نمى‏‌سازد و رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.


ترجمه المیزان، ج‏۵، ص: ۶۵۳تا۶۵۸

 




:: موضوعات مرتبط: تاریخ (تحولات، تحلیلی و ...) , تغییرات اجتماعی , نظریه ها (فرهنگی. ارتباطات) , توسعه فرهنگی , ارتباط بین فرهنگ ها , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : یک شنبه 10 خرداد 1394
از كجا معلوم معاون اول اين يكي رييس‌جمهور هم دزد نباشد

به گزارش سرویس سیاسی شفاف، حجت الاسلام جعفر شجونی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:
 
*تا امروز دولت در جاهاي مختلف هزار جور صحبت و به دلواپسان توهين كرده است. يك‌بار به جهنم حواله‌شان كرده، يك بار بي‌سواد خطاب‌شان كرده و جاي ديگر هم گفته اينها بگذارند و بروند. رهبري بود كه جلوي اين سخنان دولت را گرفت و اجازه نداد بيش از اين به ما توهين شود وگرنه دولت مي‌خواست به اين روند توهين‌آميز خود ادامه دهد.
 
 
  *اعتدال را ابوموسي اشعري آورد و با لفظ «اعتدال» علي‌(ع) را خانه‌نشين كرد و گفت علي تندرو است در حالي كه علي دنباله‌رو پيامبر (ص) بود و اگر او تندرو بود پس پيامبر (ص) هم تندرو بود. ما در قرآن هم واژه اعتدال را داريم اما در كنارش اغلظ عليهم را هم داريم. آنجايي كه خداوند مي‌فرمايد: «جاهِدِ الْكفار والْمُنافِقِين واغْلُظْ عليهِمْ». يعني با منافقين و كفار تند و غليظ باش. اين آقايي كه به اسم اعتدال آمده است حرف‌هايش به اين معناست كه امام خميني هم تندرو بوده است، دولت‌هاي قبلي همه تندرو بوده‌اند. دولتي كه نان و بنزين مردم را گران كرده فكر مي‌كند خيلي هنر كرده است. با اين اوضاع [... ] من هم مي‌تواند رييس دولت شود، اينگونه كار كردن كه كاري ندارد. ببينيد اين مردم فرزند خميني هستند و خوب مي‌دانند در اين كشور چه مي‌گذرد. درست است كه روحاني هم كلاه و هم ريش ما است اما عملكردش براي ما قابل قبول نيست.
 
 
*من نمي‌دانم واقعا چرا مردم به ايشان راي دادند. مگر اين آقا چه گفته كه مردم او را انتخاب كردند؟
 
 
  *مجلس قهوه‌خانه نيست كه هر توهيني را نثار آن كنند. اين مجلس بسيار مقاومت كرده است، مثل جريان وزراي علوم. مجلس به وزراي پيشنهادي راي اعتماد نمي‌داد چون به خوبي مي‌دانست آنها به درد اين نمي‌خورند كه وزير علوم جمهوري اسلامي ايران باشند و دلايل قانع‌كننده‌اي هم برايش داشتند.
 
*من كسي هستم كه تاريخ اسلام و انقلاب را به خوبي مي‌دانم. دفتر من گاهي پر مي‌شود از دوربين و خبرنگار كه همه مي‌خواهند با من در رابطه با انقلاب مصاحبه كنند. درمورد آيت‌الله كاشاني، آيت‌الله طالقاني، مصدق، ملي شدن صنعت نفت و پيروزي انقلاب و اينكه در نوفل لوشاتو چه خبر بوده است.
 
*الان ببينيد در سفرهاي استاني اين دولت استقبال زيادي از روحاني نمي‌شود. چون اين دولت به مردم دروغ مي‌گويد. يكي از همين دولتيان گفته است كه دولت عوام‌فريب است. حدود ٦٠ درصد از يارانه‌بگيران نيازي به يارانه ندارند اما دولت چون انتخابات و مجلس را در پيش دارد و نمي‌خواهد راي مردم را از دست دهد يارانه‌هاي‌شان را قطع نمي‌كند. اين اقدامات عين شرك و نفاق است. دولت اگر مي‌خواهد اقدامي كند بايد آن را انجام دهد ولو اينكه مردم فردا به او راي ندهند.
 
*از دولت هاشمي گرفته تا دولت اصلاحات و احمدي‌نژاد و روحاني مايه عوامفريبي در همه آنها وجود دارد و من مي‌توانم آن را ثابت كنم. چرا همه‌چيز را فقط به احمدي‌نژاد ربط مي‌دهيد. اصلا صراحتا از من سوال كنيد من هم پاسخ مي‌دهم و مي‌گويم كه او هم همين گونه بوده است. من از كسي ترسي ندارم. ما چهار سال اول از احمدي‌نژاد حمايت كرديم و پشتش ايستاديم اما در چهار سال دوم به دليل وجود كساني همچون مشايي و بقايي در كابينه و اطرافش به او هم انتقاد كرديم. من نوكر هيچ دولتي نبوده‌ام و آقاي همه دولت‌ها هم هستم. من حرف خودم را مي‌زنم و از كسي ترسي ندارم.
 
 
*من هيچ‌گونه ارتباط كاري و شخصي با احمدی نژاد ندارم حتي شماره تلفنش را هم ندارم كه بخواهم با او تماسي بگيرم.
 
  اگر شوراي نگهبان ايشان را تاييد كند قطعا به عرصه سياست بازخواهند گشت و اداره كشور را دوباره به دست خواهند گرفت.
 
  اگر احمدي‌نژاد بازگردد، صد‌درصد راي خواهد آورد. احمدي‌نژاد در ميان عوام‌الناس محبوبيت بالايي دارد. او رييس‌جمهوري پركار و كم‌خواب بود. اول صبح همه وزرا را راه مي‌انداخت و به كارشان مي‌گرفت. به همه شهرستان‌ها سر مي‌زد و به مشكلات مردم رسيدگي مي‌كرد.
 
 
*شما طوري سوال مي‌كنيد كه انگار من احمدي‌نژادي هستم تا بخواهم از او دفاع كنم و پاسخگوي عملكرد او باشم. نه من طرفدار احمدي‌نژاد نيستم من فقط مي‌گويم چشمم به شوراي نگهبان است. اگر شوراي نگهبان ايشان را تاييد كند پس مشكلي وجود ندارد و ايشان به دليل محبوبيت راي خواهند آورد. حالا معاون اولش هم دزد بوده باشد اصلا از كجا معلوم معاون اول اين يكي رييس‌جمهور هم دزد نباشد.
 



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : شنبه 9 خرداد 1394
شعبان

شعبان و شد و پیک عشق از راه آمد
عطر نفس بقیة الله آمد
با جلوه سجاد، ابوالفضل و حسین
یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد


حلول ماه شعبان و فرخنده ایام اعیاد شعبانیه مبارک

 

شاهی به دوصد عزت و اجلال آید / با شوکت و فر و جاه و اقبال آید
امروز حسین آید و فردا عباس / خورشید ز پیش و مه ز دنبال آید . . .



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : چهار شنبه 6 خرداد 1394
مصرف الکل

با پیروزی انقلاب اسلامی، مصرف الکل در ایران ممنوع اعلام شد اما آماری که طی چند سال اخیر به گوش می رسد، چندان خوشایند نیست. شاید دکتر باقر لاریجانی، رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی تهران، اولین مقام رسمی کشور بود که در اردیبهشت سال ۱۳۹۱ از این حقیقت تلخ پرده برداشت و از مصرف الکل در کشور اظهار نگرانی کرد. سال گذشته، گزارش سازمان جهانی بهداشت در مورد الکل نیز نشان داد ایران از میان ۱۹۰ کشور دنیا در مصرف الکل رتبه ۱۶۶ را دارد. این به آن معنی است که خوشبختانه میزان مصرف الکل و تعداد مصرف کنندگان الکل در کشور ما کم و بر اساس آمار نه چندان معتبر و رسمی حدود ۲/۵ درصد است ولی وقتی صحبت از الگوی مصرف می شود، ایران در رتبه ۱۹ قرار می گیرد. منظور از الگوی مصرف یعنی میزان مشروبی که هر فرد الکلی در سال استفاده می کند. این میزان برای ایرانی های الکلی حدود ۲۵ لیتر در سال است، در حالی که در کشوری مثل فرانسه که فقط ۵ درصد جمعیت آن الکل نمی نوشند، الگوی مصرف ۱۳ لیتر در سال است.

 

چون در مورد الکل به صورت باز صحبت نمی کنیم. مصرف الکل به دلایل شرعی در کشور ما ممنوع است اما حقیقت تلخ این است که ما در کشورمان مصرف کننده الکل داریم و نیروی انتظامی نیز براساس مقاله ای که اردیبهشت سال۹۱ در روزنامه شرق منتشر شد، اعلام کرد که سالانه حدود ۸۰ میلیون لیتر الکل در کشور مصرف می شود. مسلما۸۰ میلیون لیتر فقط مربوط به مصارف صنعتی و تجاری نیست و بخشی به صورت نوشیدنی مصرف می شود. متاسفانه مردم ما در مورد انواع الکل و مصارف آن اطلاعات کافی ندارند. از نظر ماهیت شیمیایی، الکل چند نوع است و انواع سبک و سنگین، خانگی و کارخانه ای دارد. الکلی که در اثر تخمیر میوه و حبوبات به وجود می آید، همان آب جو است و الکلی که در اثر تقطیر حبوبات و میوه به دست می آید، مشروبات الکلی مثل ویسکی و ودکاست اما الکلی که در اثر تغییر شیمیایی در زغال سنگ و نفت به وجود می آید، الکل صنعتی است. الکل صنعتی ماده ای شیمیایی و غیرخوراکی است و اگر مصرف شود، می تواند عوارض حادی مثل نابینایی ایجاد کند. برخی گزارش ها از بیمارستا ن های کشور نشان می دهد جوانان ما به دلیل ناآگاهی الکل ۹۰ درصد صنعتی را از داروخانه می خرند و با وانیل مخلوط می کنند و می نوشند که بسیار پرعارضه است. شرع و قانون مصرف الکل را ممنوع می داند. اما الکل تخمیری را شاید برخی بتوانند تا ۲۰۰ سی سی از نظر جسمی تحمل کنند اما الکل تقطیری را هرگز نباید بیش از ۳۰ میلی گرم نوشید. یکی از دلایل شیوع خودکشی و جرح و تصادف در افرادی که در کشور الکل مصرف می کنند، مصرف زیاد الکل تقطیری است. متاسفانه الکلی های کشور ما الکل تقطیری را لیتری می نوشند.

 

در مورد این موضوع آماری وجود ندارد اما حتی در کشورهایی که منع مصرف فرهنگی و مذهبی الکل وجود ندارد، مثل کشورهای آمریکایی و اروپایی، فروش الکل به افراد زیر ۱۸ سال ممنوع است و نوشیدن الکل قبل از ۲۱ سالگی در اصل نوشیدن زودرس تلقی می شود.

 



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : چهار شنبه 16 ارديبهشت 1394
روز بیماری های خاص

18 اردیبهشت ماه روز بیماری های خاص و سعب العلاج می باشد

امید است در این روزها به فکر این بیماری ها و بیمارها باشیم و سری به آسایشگاههای این افراد بزنیم

مانند محک و دهش پور



:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
خلیج همیشه فارس

خلیج ما فارس است

خلیج ما همیشه فارس است

خلیج فارس ما همیشه فارس است

خلیج همیشه فارس ما همیشه فارس است



:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : دو شنبه 14 ارديبهشت 1394
اپیلاسیون

دیروز، سایت‌های خبری به نقل از کسانی که «جمعی از مؤسسات مردم‌نهاد فرهنگی- اجتماعی و اقشار مختلف مردم قزوین» عنوان می‌شدند نامه‌ای را منتشر کردند که نسبت به رواج «اپیلاسیون کامل بدن» و «راه‌اندازی سالن‌های مخصوص اپیلاسیون» در این شهر به مسئولان هشدار داده و خواستار برخورد با آن شدند.
 
این نامه سرگشاده را بار اول وب‌سایت «قزوین خبر»، از وب‌سایت‌های فعال نزدیک به جریان‌های اصولگرای استان قزوین و همچنین نویسندگان اصلی نامه با چنین تیتری منتشر کرد: «خطاب به معاونت سیاسی و امنیت استانداری/ نامه سرگشاده فعالان فرهنگی»

در رابطه با جزئیات این نامه و همچنین دغدغه‌ها و نگرانی‌های نویسندگان این نامه، خلیلی سردبیر «قزوین خبر» در گفت‌وگویی با «شرق» این‌گونه توضیح می‌دهد: «این نامه متعلق به ما نیست و ما فقط آن را منتشر کرده‌ایم اما خود ما هم مدافع موضوع طرح‌شده در نامه هستیم

در این نامه که نویسندگانش با محوریت نگرانی برای «عفت و حیا و پوشش زنان جامعه‌مان» نوشته‌اند به‌صورت مشخص و صریح به موضوع اپیلاسیون اشاره کرده و خواستار برخورد با این مسئله شده‌اند.

این بخشی از این نامه است: «متأسفانه مدتی است که پازل این‌گونه خدمات که اغلب خلاف شرع محسوب می‌شود، با انجام اپیلاسیون کامل بدن در بسیاری از این مراکز به اوج مأموریت حیازدایی خود رسیده و تکمیل گردیده و زمینه آغاز برخی از ناهنجاری‌های اخلاقی را فراهم ساخته است و حتی مراکز غیرقانونی و بدون مجوز با نام سالن‌های مخصوص اپیلاسیون در این شهر دایر گشته که بدون هیچ‌گونه نگرانی و با اطمینان از عدم نظارت ارگان‌های مسئول به کسب درآمد مشغولند

همین بخش از این نامه نیز بیشتر از همه در وب‌سایت‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی واکنش‌برانگیز و حاشیه‌ساز شد. چنین واکنشی به موضوع «زدودن موهای زائد بدن» که در اسلام نیز در روایاتی متعدد بر آن تأکید شده و مستحب برشمرده شده است برای بسیاری پرسش‌برانگیز و تعجب‌آور بود.

خلیلی، سردبیر سایت «قزوین‌خبر»، منبع اصلی و منتشر‌کننده این نامه، در پاسخ به پرسش‌های «شرق» در همین رابطه چنین گفته است: «مسئله اصلی در شرایط کنونی از نظر ما پرونده جدیدی است که روی آن خیلی مانور می‌دهند، موضوع ماساژ است که پشت موارد آرایشی و بهداشتی در حال ارائه است. مباحثی مثل بردن فرهنگ ماساژ به داخل خانه‌ها و شرکت‌هاست و این می‌تواند وجهه متفاوتی داشته باشد، من معتقد هستم اسم ماساژ که بیاید فکرها می‌روند سمت تایلند، مالزی و اندونزی و کشورهای جنوب شرق آسیا، و در صورتی که با آنها برخورد نشود عاقبت ما رفتن به این سمت است

از او می‌پرسم اما در نامه منتشرشده هیچ اشاره‌ای به موضوع ماساژ نشده است و همه‌چیز حول محور هشدار درباره اپیلاسیون است، در حالی که اپیلاسیون چیز جدیدی نیست و مربوط به نظافت شخصی بدن انسان است. این پاسخ اوست: «من اگر به لحاظ جامعه‌شناسی بخواهم به موضوع نگاه کنم به همین قضیه از منظر تغییر سبک زندگی از نظافت به اپیلاسیون و ماساژ می‌پردازم، چنین چیزهایی در سبک زندگی ایرانی و اسلامی که رهبر معظم انقلاب نیز بارها اشاره کردند هیچ جایی ندارد، این مرحله‌ای از اباحه‌گری را ترویج می‌دهد. از طرفی به نظرم همه موارد گویاست. ما در لید خبرمان هم نوشتیم پدیده‌های نوظهور، آرایشگاه برای یک خانم نوظهور نیست، مصداق نوظهوری همین ماساژ است. چند روز پیش در قزوین نمایشگاهی توسط اداره آموزش و پرورش برگزار شد درباره موضوعات کمک آموزشی؛ اما آنجا غرفه‌ای بود متعلق به یک مؤسسه خاص که تعدادی خانم آنجا بودند و پشت‌پرده، خدمات ماساژ ارائه می‌دادند، این البته فقط یکی از مصداق‌هاست و مشابه آن زیاد است و در حال افزایش هستند. موضوع این است که نویسندگان مطلب و نامه مأخوذ به حیا هستند. ما بحث جدی‌ای که داریم این است که نشر منکر، منکر است به همین خاطر خواسته نشد به‌صورت شفاف به موضوع پرداخته شود

با وجود این، باز هم سردبیر وب‌سایت «قزوین‌خبر» به موضوع چرایی هشدار درباره اپیلاسیون اشاره‌ای نمی‌کند و در پاسخ به سوال دوباره من و اینکه چرا در نامه اشاره‌ای به ماساژ نشده است، می‌گوید: «البته من نگارنده نامه نیستم و تنها آن را منتشر کرده‌ایم، اگر من نگارنده بودم به این قضیه اشاره می‌کردم و موضوعات را فراتر از این می‌دیدم

از او می‌خواهم در صورت امکان، من را به نویسندگان نامه برای پرسیدن همین سؤال معرفی کند، در تماس بعدی خبر می‌دهد نویسندگان نامه تمایلی به گفت‌وگو در این‌باره ندارند و چون مسئولان قول رسیدگی به ماجرا را داده‌اند، نمی‌خواهند حاشیه‌سازی کنند؛ اما گفتند اگر لازم باشد در آینده در این‌باره بیشتر صحبت خواهند کرد

این در حالی است که بر اساس اطلاعات منتشرشده در وب‌سایت «اسلام کوئست»
 (www. IslamQuest.net)
متعلق به مؤسسه  دینی - فرهنگی «رواق حکمت» که کار خود را با هدف پاسخ‌گویی به پرسش‌های دینی از سال ٨٥ آغاز کرده است در پاسخ به سوال کاربرانی با این مضمون «آیا زدودن موهای زائد بدن در اسلام توصیه شده و آیا دارای آدابی نیز می‌باشد؟» این‌گونه پاسخ داده است: «در این زمینه باید گفت؛ ازبین‌بردن موهای زائد، مثل موهای زائد اندام و زیر بغل مسئله‌ای بهداشتی و از نظر اسلام مستحب است و به آن سفارش شده، اسلام در موارد فراوانی به زدودن موهای زائد بدن توصیه کرده و شیوه‌ها و آدابی را نیز در این زمینه بیان نموده است.» و در ادامه با ذکر روایاتی از امام‌علی(ع) و امام صادق(ع) در این‌باره از آداب شرعی این کار گفته است. موزدایی یا با عبارت رایج و مصطلح کنونی‌اش «اپیلاسیون» (Epilation) نیز این‌گونه تعریف می‌شود: «اپیلاسیون یا موزدایی به ازبین‌بردن موهای زائد یا به روش‌های ازبین‌بردن مو به‌ویژه موهای بدن انسان‌ها گفته می‌شود» بااین‌حال نویسندگان نامه به دلایلی نامعلوم نسبت به این موضوع واکنشی تند و هشدارآمیز نشان داده، به آن اعتراض کرده و خواستار برخورد با آن شده‌اند.

----------------------------------------
متن کامل این نامه که به رحیمی، معاون سیاسی- امنیتی استاندار قزوین تحویل داده شده و رونوشتی از آن به تعداد زیادی از مسئولان دولتی، نظامی، سیاسی، دینی و صنفی استان ارائه شده است، به این شرح است:

در پی اقدامات نوظهور برخی مراکز آرایشی جمعی از مؤسسات مردم‌نهاد فرهنگی- اجتماعی
و اقشار مختلف مردم در نامه‌ای سرگشاده خواستار رسیدگی فوری به اوضاع این مراکز شدند. قال الصادق علیه السلام: «لاحیاء لمن لا دین له» چند صباحی است که بسیاری از سالن‌های آرایش بانوان شهرمان به پیاده‌نظام کارگردانان برخی از برنامه‌های ماهواره‌ای تبدیل شده و در این زمینه گوی سبقت را برای کسب درآمد بیشتر؟! از هم می‌ربایند. اگر نگاهی به لیست خدمات این مراکز بیندازیم به‌طور واضح این خدمت رایگان به جبهه فرهنگی دشمن جهت ضربه‌زدن به عفت و حیا و پوشش زنان جامعه‌مان را مشاهده می‌کنیم؛ خدماتی که با هدف نمایاندن هرچه‌بیشتر زیبایی‌ها و لطافت‌های زنانه در فضای عمومی جامعه به‌جای محیط امن خانه ارائه می‌گردد که نتایج مخرب آن بر آگاهان امور اجتماعی و خانواده مبرهن است.

متأسفانه مدتی است که پازل این‌گونه خدمات که اغلب خلاف شرع محسوب می‌شود، با انجام اپیلاسیون کامل بدن در بسیاری از این مراکز به اوج مأموریت حیازدایی خود رسیده و تکمیل گردیده و زمینه آغاز برخی از ناهنجاری‌های اخلاقی را فراهم ساخته است و حتی مراکز غیرقانونی و بدون مجوز با نام سالن‌های مخصوص اپیلاسیون در این شهر دایر گشته که بدون هیچ‌گونه نگرانی و با اطمینان از عدم نظارت ارگان‌های مسئول به کسب درآمد مشغولند! و تأسف‌بارتر اینکه از طرف برخی از مسئولان شهرمان به بعضی از این مراکز به نام مرکز آموزشی؟! در نمایشگاه‌های رسمی، غرفه اختصاص یافته و غرفه‌داران آن با بدترین وضعیت پوشش به ارائه خدمات آموزشی آرایشی خود می‌پردازند (مستندات موجود است)

به‌راستی آیا مسئولان محترمی که از افزایش آمار طلاق و سایر معضلات اجتماعی در استان نگرانند، به عواقب حمایت از این‌گونه مراکز که اقداماتشان در جهت امنیت‌زدایی از قشر فرهیخته بانوان و پایین‌آوردن شأن و مقام زن مسلمان ایرانی در حد یک کالای مصرفی که تمام سعی‌اش زیباترنمایاندن خود به مردان بیگانه با فنون آرایشی خاص است اندیشیده‌اند؟

ما فعلا این‌گونه اقدامات را با دید خوش‌بینانه و به منظور همدلی و هم‌زبانی، به عنوان غفلت و سهل‌انگاری مسئولان می‌انگاریم و از دست‌اندرکاران ذی‌ربط می‌خواهیم تا هرچه‌سریع‌تر نسبت به ساماندهی خدمات این مراکز اقدام نموده و برحذف خدمات غیرشرعی آنها نظارت نمایند. ضمنا در صورت عدم اقدام مؤثر در این خصوص، مردم دیندار قزوین بیش از این، توهین عملی به مقدسات خود را تاب نیاورده و اجازه نخواهد داد عفت و حیا و امنیت خانواده‌هایشان بازیچه دست‌های پنهان برخی افراد معلوم‌الحال گردد و خود رأسا در این زمینه اقدام خواهند نمود که مسلما عواقب آن به عهده مسئولان متسامح خواهد بود.



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : سه شنبه 8 ارديبهشت 1394
پیامی از آسمان

نمی دانم چرا مردم روزانه و به طور حداقلی 3 الی 4 ساعت اس ام اس و وایبر و واتس آپ و .... را می خوانند و گاهی راجع بهش فکر می کنند و ساعتها بحث و گفتگو

 

اما...

اما کلام خدا را روزی یک ربع هم نمی خوانند

 

واقعا نمی فهمم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : سه شنبه 8 ارديبهشت 1394
خوش اندام و سالم باشید

در این نوشته ۲۰ اندرز از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله درباره خوردن و آشامیدن (برگرفته از کتاب روش تندرستی در اسلام، ترجمه طب النبی صلی الله علیه و آله) را مرور می‎کنیم :

۱ - ما قومی هستیم که تا گرسنه نشدیم نمی‌خوریم و چون خوردیم سیر نشده از غذا دست می‎کشیم.

۲ - معده محل هر بیماری و پرهیز، سرآمد هر دارویی است.

۳ - معده حوض بدن و رگها بر آن وارد است، پس اگر معده سالم باشد رگها هم سالم هستند و اگر مریض باشد رگها هم بیمار خواهند شد.

۴ - فرزند آدم هیچ ظرفی را پر نکرد که بدتر از شکم او باشد. فرزند آدم گمان می‎کند که خوردن زیاد، صلب او را محکم‎تر می‎کند. اگر به ناچار باید خورد، بهتر است که یک سوم آن برای غذا و یک سوم دیگر برای آب و یک سوم دیگر برای تنفس باشد.

۵ - از پرخوری دوری کنید که آن بدن را به فساد می‎کشاند و باعث بیماری می‎شود و سبب می‎شود که عبادت از روی کسالت باشد. (حال عبادت را از انسان می‎گیرد)

توضیح آنکه در قرآن کریم هم می‎خوانیم : کلوا و اشربوا و لا تسرفوا (سوره مبارکه اعراف، آیه ۳۱) یعنی بخورید و بیاشامید (ولی) اسراف و زیاده‎روی نکنید.

۶ - کاسه برای کسی که آن را بلیسد طلب آمرزش می‎کند.

توضیح آنکه متأسفانه امروزه در بسیاری از رستورانها و تالارها در جریان مراسم جشن و غیره غذا با مقادیر زیاد اسراف و دور ریخته می‎شود و ته‎مانده ظروف رها می‌شوند. شاید این بیان نورانی حاوی پیامی به ما هم باشد که غذا را به اندازه در ظرف خود برداریم و نیم‎خورده را رها نکنیم و دور نریزیم.

۷ - بهترین غذای شما نان و بهترین میوه‎ی شما انگور است.

۸ - نان را با چاقو برش ندهید و آن را گرامی بدارید که خدای سبحان آن را گرامی داشته است.

توضیح آنکه لازم است به نان (به عنوان برکتی عظیم) احترام گذاشته شود و این سنت زیبا که اگر نان را در خیابان یا کوچه ببینیم برداریم و به کناری بگذاریم تا زیر پای عابرین نباشد از جمله موارد تکریم نان است. گاهی دیده می‎شود که با بی‎توجهی در نانوایی‎ها، نان به سوی میز جلوی مشتری پرتاب می‎شود و نظایر آن که باید در این خصوص احترام را در پیش گرفت.

۹ - سرور نوشیدنی‎های دنیا و آخرت، آب است.

۱۰ - (غذای خود را) با نمک شروع کنید که آن دوای هفتاد درد است.

۱۱ - وقتی میل به آب داشتید، آن را به صورت مکیدن بخورید و پی در پی (یکسره و یکجا) ننوشید.

۱۲ - هر کس به خوردن زیاد غذا و آب عادت کند قلبش دچار قساوت (سنگدلی) می‎شود.

۱۳ - هر کس چهل روز گوشت نخورد اخلاقش بد می‎شود و قلبش دچار قساوت می‎شود.

توضیح آنکه زیاد خوردن گوشت توصیه نشده و حتی از آن نهی هم شده‎ایم لیکن نباید به رژیم‎های صرفاً بدون گوشت (مثلاً رژیم‎های گیاهخواری یا خام‎خواری محض) هم رو آورد.

۱۴ - خداوند سبحان به یکی از پیامبران خود که از ضعف شکایت کرده بود وحی کرد که گوشت را با شیر بپزد که شفا و برکت در آنهاست.

۱۵ - برنج در میان غذاها مانند رئیس در میان قوم است.

۱۶ - هیچ چیز جز شیر جای خوردن و آشامیدن را نمی‎گیرد.

توضیح آنکه امروزه شیر را غذایی کامل می‎دانند و ذکر اهمیت مصرف شیر از حوصله این نوشته خارج است.

۱۷ - بر شما باد عسل، سوگند به کسی که جانم در دست اوست خانه‎ای نیست که در آن عسل باشد مگر اینکه فرشتگان برای ساکنان آن خانه طلب آمرزش می‎کنند. پس اگر کسی عسل بخورد هزار دوا در درون او وارد می‎شود و هزارهزار بیماری از او خارج می‎شود و اگر در حالی که عسل در درون اوست بمیرد، بدن او را آتش نمی‎گیرد.

۱۸ - هر کس حافظه بخواهد عسل بخورد.

۱۹ - وقتی زنی بچه‎ای به دنیا آورد نخستین چیزی که آن زن می‎خورد رطب و خرمای شیرین باشد، زیرا اگر بهتر از آن چیزی بود خداوند سبحان به مریم (سلام الله علیها) وقتی عیسی (علیه السلام) را به دنیا آورد، عطا می‎فرمود.

۲۰ - خانه‌ای که در آن خرما نباشد در واقع غذایی در آن نیست.

 

 منبع: جهان نیوز- یادداشت از دکتر محمد لطفی زاده



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , تکنولوژی و فرهنگ , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : یک شنبه 6 ارديبهشت 1394
امام علی النقی (ع)

نقی! نامی که فخر آسمان است                 تلفظ کردنش حظ دهان است
ز القاب امام ِ هادیِ ماست                         امامی که عزیز شیعیان است
امام قد بلند ِ ماه رویی                              که جدّ حضرت صاحب زمان است
نقی، یعنی تو پاکی! پاک تر از                     همان آبی که در جنت روان است
نقی، چون مظهر پاکی ست، نامش              برای قرنِ آلوده، گران است
به نام مادرش سوگند، زهرا!                       همان که صبح چشمش جاودان است
نخواهد از نفس افتاد این عشق                   که از «هادی» به قلب عاشقان است
به کوریِ دو چشم آن حقیری                      که از فرط حقارت بد دهان است
به هر دیوارِِ این دنیا نوشتیم :                      «نقی» زیباترین نام جهان است

منبع: سایت سنگرگاه سایبری منتظرالمهدی



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : سه شنبه 1 ارديبهشت 1394
زیباست زیباست انسان شدن

چـــرا پــشـت ديــوار پنــــــهان شــدن .............. چــرا از هــــياهـــو هـــراســـان شـــدن
چـرا مثل چاهي که از خود تهي ست ............... به يــک ضــربه در خويش ويران شــدن
چـــــرا خـــوي در يــــوزگــي داشـــتن ............. به دنــــــبال دونـــان پــي نـان شــــدن
چـــــرا روزي از مصــــلـحت خواســتن ............. به ظــاهـر فـريبــــي مســلمان شــدن
چـــــــــرا دل به آلـــــودگــــي باخــــتن ............ ز آييـــــــنه هـا روي گـــــــردان شــــدن
تـو آن گـونـه مي کـوشـي از بهـر جاه ............... که مــوري بــراي سـليــــمان شـــــدن
بـــيا تا بـکــوشـيم انســان شــويـــم ................. که زيباست ، زيباست ، انسان شدن

 

البته نمی دونم شاعرش کیه

اگه می دونید لطفا بگید که بذارم



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : شنبه 29 فروردين 1394
اگر در بند درمانند درمانند
 
 
 
 

سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند


پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند

به فتراک جفا دل‌ها چو بربندند بربندند

ز زلف عنبرین جان‌ها چو بگشایند بفشانند

به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند

نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند

سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند

رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند

ز چشمم لعل رمانی چو می‌خندند می‌بارند

ز رویم راز پنهانی چو می‌بینند می‌خوانند

دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد

ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند

چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند

بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند می‌رانند

در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند

که با این درد اگر دربند درمانند درمانند


"حافظ"



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , شعر , ,
:: برچسب‌ها: حافظ , شعر ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : شنبه 29 فروردين 1394
بهلول

بهلول وارد دارالخلافه شد و نزد هارون الرشيد نشست.

هارون خواهش کرد و گفت: شيخ ما نصيحتم کن.

بهلول جواب داد: اي هارون - اگر در بياباني که آب نيست، تشنگي بر تو غلبه کند تا حدي که به مرگ نزديک شوي، چه مي دهي تا تو را جرعه اي آب بدهند که از مرگ خلاصي يابي؟

هارون گفت: نصف پادشاهي خودم را مي دهم.

بهلول گفت پس از آنکه آب را خوردي، اگر ادرارت بند آمد و دفع آن نتواني کرد، بگو ببينم چه مي دهي تا مرضت رفع شود و خلاصي يابي؟

هارون گفت: نصف ديگر پادشاهي خود را مي دهم.

بهلول گفت: پس تو چرا به اين پادشاهي مغروري که قيمت آن يک جرعه آب و يک نوبت ادرار کردن است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سزاوار است که با خلق خدا اين چنين ظلم کني؟؟؟؟



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : دو شنبه 24 فروردين 1394
همدلی را معنا کنیم

پذیرش جایگاه والای ملت و توانایی‌های عظیم آن از سوی دولت و استفاده از این نیروی عظیم در مسیر پیشرفت کشور و حل مشکلات از جمله مسائل مهم در این زمینه است که به‌خصوص در سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» مورد تأکید دائمی رهبری بوده؛ تا جایی که پیشرفت کارها را در صورت سپرده‌شدن آن به مردم میسر دانسته‌اند:
«تدبیر مسئولان در هر برهه‌ای از زمان در دوران جمهوری اسلامی، باید این باشد؛ کارها با تدبیر، با برنامه‌ریزی، با ملاحظه‌ی همه‌ی ظرایف و دقایق در اختیار مردم گذاشته بشود؛ آن‌وقت کارها پیش خواهد رفت.» ۱۳۹۳/۱۱/۲۹

این توجه به توانایی‌های ملت صرفاً به‌عنوان مسئله‌ای تبلیغاتی مطرح نمی‌شود بلکه براساس برآوردی دقیق و محاسبه‌شده از توانمندی‌های ملت مورد تأکید قرار می‌گیرد:
«بارها این را گفتیم - اوائل از روی حدس و گمان می‌گفتیم، بعد آمارهای بین‌المللی همین را تأیید کرد – که ما از لحاظ رتبه‌ی استعداد انسانی، در رتبه‌های بالا هستیم؛ یعنی از متوسط جوامع بشری موجود دنیا خیلی بالاتریم؛ متوسط ما از متوسط دنیا بالاتر است. استعدادهای ما، جوان‌های ما فوق‌العاده‌اند.» ۱۳۹۲/۴/۳۰

و براساس این برآورد از واقعیت‌های کشور است که مسئله‌ی اتکا به قدرت درونی به عنوان «کلید حل مشکلات کشور» به یکی از مهم‌ترین مطالبات رهبر انقلاب اسلامی از دولت تبدیل می‌شود:
«در داخل کشور خیلی امکانات وجود دارد که اگر چنانچه نگاه ما - چه در زمینه‌های اقتصادی، چه در زمینه‌های فرهنگی، چه در زمینه‌های گوناگون دیگر - [ به آنها باشد و] اگر بتوانیم از این نیروهای داخلی استفاده کنیم، کلید حل مشکلات اینجا است؛ یعنی در درون کشور و امکانات داخلی کشور است که از اینها می‌شود خردمندانه بهره‌برداری کرد. اینها باید شناسایی بشوند. و این است که رتبه‌ی ما را در دنیا بالا می‌برد. در مناسبات بین‌المللی سهم هر کشوری به قدر قدرت درونی او است؛ هر مقداری که واقعاً در درون اقتدار داشته باشد، سهمش از مجموعه‌ی مناسبات بین‌المللی به همان نسبت بالاتر است.» ۱۳۹۲/۶/۶

از سوی دیگر مردم، جریان‌های سیاسی و شخصیت‌های متنفذ نیز وظیفه‌ی کمک به دولت را برعهده دارند:
«من از همه‌ی جریان‌های گوناگون سیاسی درخواست می‌کنم و اصرار دارم، و همچنین از همه‌ی شخصیت‌های متنفذی که دارای نفوذ کلمه هستند، دارای حوزه‌ی تأثیرگذاری در میان ملت هستند، درخواست می‌کنم به مسئولین، به دولت، به رئیس جمهور کمک کنند تا ان‌شاءالله بتوانند وظائف سنگینی را که برعهده دارند، به‌خوبی انجام دهند.» ۱۳۹۲/۵/۱۲ 

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/29206/13940101-payamnorozi-2.jpg

 

 



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : شنبه 15 فروردين 1394
موسیقی - آوینی

موسیقی زجه آدمیان است در فراغ بهشت

                                                     شهید آوینی

 

درود بر وجدان پاک شهیدی که عاقبت به خیر شد

نمی دانم که بود و چه کرده بود فقط می دانم شهید آوینی عاقبت به خیر شد



:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : دو شنبه 25 اسفند 1393