گاهی فراموش می کنیم که خواب یک نظامی در دوران جنگ و غیر جنگ تبعات و آثار و همچنین مجازات متفاوتی در بر خواهد داشت.
در این دوران که دیگر هر کسی در جامعه به این بینش و آگاهی رسیده دوران، دوران فرهنگ و عرصه، عرصه فرهنگ است؛ تمامی ارکان یک نظام باید آماده باش بوده و وضعیت جنگی به خود بگیرند. در حال حاضر که ما مورد تهاجم فرهنگی به صورت آشکار و غیر آشکار می باشیم، و در دورانی که بودجه های فرهنگی بیش از بودجه های نظامی است و در جنگی که همه قشر از جامعه ما را مورد هدف خود قرار داده است، بسیاری از مسئولین و تصمیم گیرندگان هیچ توجهی به این حوزه از نظام جمهوری اسلامی ندارند.
و خواب در دوران جنگ حکمش اعدام است.
شاید بسیاری از تصمیم گیرندگان فرهنگی می دانند که دارند چه می کنند که باید به شدید ترین وجه ممکن با آنها برخورد کرد و یا نمی دانند که دارند چه می کنند که باید با سیلی بیدارشان کرد زیرا که دیگر کار از نوازش و عزیزم بیدار شو گذشته است.
حتی باید به بسیاری از خودی ها نیز که داعیه دار اینند که انقلابی و ولایی هستند نیز، سیلی ای زد و از این خواب غفلت که ما می دانیم و ما خوبیم بیدارشان کرد. باید آنها را نیز مواخذه کرد که شما در این سالیان چه کرده اید. شما که بچه های انقلابی هستید (قبول!) ولایی هستید (قبول!)، اما شما چه کرده اید. چه تولید کرده اید؟؟؟؟ برای حجاب دختران و زنان ما چه کرده اید که حالا انتظار درو دارید؟؟؟
چرا از زنان و دختران این جامعه انتظار رعایت حجاب دارید در حالی که بذری نکاشته اید که درو کنید.
کدام طرح فرهنگی، تولید فرهنگی، ساخت هنری و یا .... را تولید کرده و به جامعه ارائه کرده اید که اکنون مشکل جامعه را در افراد بی حجاب و بی بندوبار می جویید.
وقتی شما در جنگ فرهنگ به طور منفعل نشسته اید و دائما در حال گرفتن ایراد از جبهه مخالف خود هستید انتظاری جز وضعیت موجود احمقانه است.
شما برای نشر فرهنگ امام و رهبر فرزانه در کشور خود و حتی در خارج از کشور چه برنامه ای داشته اید.
برای نشر فرهنگ مهدوی چه کرده اید؟؟؟؟
چقدر مک دونالد شده اید؟ چقدر هالیوود شده اید؟؟؟ چقدر باربی شده اید؟؟؟ چقدر آرنولد شده اید؟ چقدر جیم کری شده اید؟؟؟ چقدر فیلم های teenager ی (مورد پیند نوجوانان) ساخته اید؟؟ چقدر.........شده اید؟؟؟ که جذاب باشید و دوستتان داشته باشند و شما را انتخاب کنند نه اینکه اجبارا قبول کنند.
و چقدر کار کرده ایم که حالا از عموم جامعه انتظار داریم اصلاح شده باشند.
خواب مسئولین، خواب تصمیم گیرندگان، و عوامل فرهنگی در کشور جرمش بسیار بیشتر از جرم افراد بد دهن، بد حجاب، بی نماز، ..... است.
انقلابی در فرهنگ را آرزوست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
«رالف خرابکار» پنجاه و دومین انیمیشن در تاریخ دیزنی است که سال ۲۰۱۲ میلادی توانست به موفقیت چشم گیری دست پیدا کند. فیلم در واقع سفری به دنیای بازیهای ویدیویی است که هم برای دوستداران انیمیشن و هم بازی های ویدیویی جالب است.
فیلم در پرداختن به این نکته که در این دنیا همه چیز به چیزهای دیگر مرتبط است فوق العاده هوشمندانه عمل می کند. تصویر کردن ناامیدی ویران کننده یک کودک هنگامی که بازی ویدیویی هنگ کرده و درست عمل نمی کند لحظه ای دیدنی و تاریخی را خلق میکند
.
کارگردان این انیمیشن ریچارد مور از سازندگان سریال «سیمپسونها» است که قصه انیمیشن هم متعلق به اوست و فیل جانستون و جنیفر لی بر اساس آن داستان، فیلمنامه را نوشتهاند. جان بخشیدن به تخیلی درون یک تخیل دیگر، تلفیقی از تم قدیمی یک بازی با دنیای دیگر بازی های جدید، به تصویر کشیدن گذشت سی سال از سالگرد بازی فلیکس و رالف به عنوان دو قطب مثبت و منفی بازی و نمایش دادن آنان در برابر دنیای بیرون کودکان، داستانی جذاب و استثنایی را در این انیمیشن رقم زده است.
این فیلم درباره این مساله که دنیای الکترونیکی، روابط انسانی را از نو تعریف کرده است، سخن می گوید.
ریچ مور که این فیلم اولین تجربه کارگردانی انیمیشن بلند سینمایی اش به شمار میرود، در هیچ یک از لحظات این فیلم پر جنب و جوش، چیزی را از قلم نمی اندازد. فیل جانستون که سابقه نوشتن برای فیلم کمدی را دارد و جنیفر لی که اولین تجربه سینمایی اش را پشت سر می گذارد، فضایی ایجاد می کنند تا ریلی و سیلورمن بتوانند هنگام صداپیشگی بداهه گویی هایی هم در جهت افزایش طنز داستان انجام بدهند.
این انیمیشن در جوایز گلدن گلوب و اسكار نامزد بهترین فیلم انیمیشن بود و در نهایت توانست جایزه آنی را برای بهترین فیلم پویانمایی از آن خود کند.
هزینه ساخت این انیمیشن ۱۰۸ دقیقه ای، ۱۶۵ میلیون دلار اعلام شده است و به عبارتی هر دقیقه از این انیمیشن ۱.۵ میلیون دلار (۴.۵ میلیارد تومان) هزینه در بر داشته است. این محصول در نهایت با فروش نزدیک به ۴۳۶ میلیون دلار، نشان داد که توجه زیادی را جلب کرده است.
قصه از کجا شروع شد؟
رالف، معروف به رالف خرابکار شخصیت یکی از بازیهای کامپیوتری است و داستان این انیمیشن حول زندگی کسل کننده او می گردد. رالفِ خرابکار، نقش منفی یک بازی دهه هشتاد، به نام «فلیکس همه کاره کوچک» است، که دیگر از منفی بودن خود خسته شده و قصد دارد مانند شخصیت مثبت بازی یعنی فلیکس، به قهرمان تبدیل شود.
رالف از شکست های همیشگی خود که سی سال است آن را لمس میکند خسته و ناراحت است و آرزو دارد فرار کند و همین بهانهای است تا داستان فیلم با داستان بازی تفاوت داشته باشد. سفرهای رالف از داخل کابل های برق و موج های پروژکتور به جایی که زمین مرکزی بازی نام دارد صورت میگیرد. محلی که شخصیت ها میتوانند در آن جا با هم ملاقات کنند. رالف تصمیم دارد با به دست آوردن یک مدال قهرمانی، خود را به دیگر شخصیت های بازی اثبات کند اما مشکل آن است که شخصیت منفی بازی بر اساس برنامه ریزی صورت گرفته هیچ گاه نمیتواند به مدال قهرمانی دست پیدا کند. این جاست که اخطار داده می شود.
اگرچه معمولا قوانین بازی ممکن است باعث مرگ مکرر آنها در طول بازی شود، اما اگر خارج از بازی اتفاقی برایشان بیفتد به آخر خط رسیده اند. رالف که از این موضوع آگاه است دست از تلاش برنمیدارد و برای به دست آوردن مدال به فکر ورود به دیگر بازی ها میافتد، اما خطر نابودی او را تهدید میکند.
رالف در یکی از بازی ها به نام «ندای وجدان» مدال قهرمانی را به دست میآورد.اما اتفاقهایی روی می دهد که موجب می شود او همراه ویروس این بازی به سرزمین بازی دیگری که «شکرشتاب» نام دارد منتقل و با دختر بچهای به نام ونلوپه آشنا شود. این دختر که دچار نقص در برنامه ریزی است و تصویرش پیکسل پیکسل و شطرنجی میشود از مدال رالف برای ورود به مسابقه بازی رالی استفاده میکند.
پادشاه آن بازی که سلطان نبات معرفی میشود و سلطان دروغین آن بازی است با ونلوپه که به واقع بانوی واقعی آن بازی محسوب میشود دشمن است و تمام تلاش خود را برای اجازه ندادن به وی برای ورود به بازی رالی انجام می دهد چرا که در صورت عبور ونلوپه از خط پایان بازی، فریب سلطان نبات برای همگان آشکار می شود.
در نهایت رالف و ونلوپه به کمک شخصیت بازیهای دیگر یعنی گروهبان کالهون و فلیکس از دست سلطان و ویروس ها نجات پیدا میکنند و تمامی اتفاقات روی داده برای رالف موجب میشود تا وی ازخواست قبلی خود صرفنظر کند و به عنوان شخصی منفی اما با سبک زندگی دیگر، واقعیت خود را بپذیرد.
شخصیت های انیمیشن
رالف:او شخصیت اصلی است و خط اصلی فیلم بر محوریت این شخصیت پر زور، قوی اما مهربان شکل گرفته است. شخصیت پردازی رالف، سبک پوشیدن لباس، پاره بودن آستین، آویزان بودن بخشی از لباس، دستان پر قدرت و چهره کارگری او، شخصیتی دوست داشتنی را برای وی رقم زده و همین موضوع سبب شده میزان حساسیت ویرانگرانه وی در بازی، که شخصیت منفی محسوب میشود با حس مثبتی برای مخاطب تلطیف شود.
رالف از خود سوال های زیادی دارد، او میخواهد معنا و نقش خود در زندگیش را بداند بنابراین با خود وارد چالشی شده و از خود میپرسد اگر نخواهم آنچیزی باشم که برایش برنامهریزی شدهام چه میشود؟ آیا میشود بد نباشم؟ به واقع رالف سمبل مبارزه با روزمرگی است.
فلیکس:مرد کمک رسانی با مهارت های نامحدود است که برای نجات دادن می آید و قلب ساکنان ساختمان هایی را که رالف ویران کرده به دست می آورد. معمولا فلیکس به مهمانی های اشرافی دعوت می شود در حالی که رالف هر شب را در یک حیاط نامناسب می گذراند.
گروهبان کالهون:او سرباز زن نحیف و به شدت سخت کوش و سختگیری است که تا به حال جز با مردانی که قصد داشته به آنها دستور بدهد، با مرد دیگری آشنا نشده است. او در دنیای بازی «وظیفه قهرمان» زندگی می کند.
صداپیشگی
جان سی.رایلی، سارا سیلورمن، جین لینچ و جک مک برایر صداپیشگی گروه آشوبگری را بر عهده دارند که قرار است شر به پا کنند.
افسردگی رالف با صدای جان سیرایلی به خوبی نمایش داده شده است. کسی که می تواند به صورت طبیعی صدایش را بالا ببرد. از سوی دیگر فلیکس با صدای شاد و روحیهبخش جک مک بایر صداگذاری شده است.
پیام ایدئولوژیک انیمیشن
سازندگان انیمیشن با تفکری فلسفی دستگاههای بازی را به مثابه یک جهان تصور کرده اند که در هر یک از آن دستگاه ها سرزمینی با رسم های گوناگون و قوانین متفاوتی وجود دارد. در این انیمیشن سرزمینهای گوناگون با عقاید فکری متفاوت به سه بخش تقسیم شده است. در سرزمین رالف، به عنوان یکی از سرزمین های مورد تاکید در انیمیشن از نمادهای ساخت و ساز، خرابکاری توسط رالف با تیپ کارگری، تعمیر با چکش سحرآمیز فلیکس و حضور انسانهای کوتوله با سبیلهای استالینی همگی از جمله اِلمان های جامعه کمونیستی است.
به تصویر کشیدن سبک قدیمی و منقرض شده این سرزمین در برابر دیگر سرزمین ها، القاکننده فروپاشی کمونیسم و شوروی به مخاطب است؛ سرزمینی که هم اکنون زندگی در آن جریان دارد اما در برابر دیگر سرزمین ها جلال و جبروت خود را از دست داده است.
در سرزمین بازی «وظیفه قهرمان»، نیروهای ویژه تحت سرپرستی گروهبان کالهون وظیفه جنگ با دشمنانی را که ویروس نامیده میشود، دارند. فضای به تصویر کشیده در این سرزمین همگی از نمادهای مدرن نظیر زره ها و اسلحه های پیشرفته برای سربازان و ساختمان هایی با معماری ویژه شکل گرفته است. شمایل فرمانده کالهون با چشمانی آبی و موهای طلایی که به عنوان نماینده ای از یک انسان آنگلاساگسون تلقی میشود تصویری از تمدن غرب را به مخاطب القا میکند. در این بازی گروهی از کوماندوهای آمریکایی و تعلیم دیده به مقابله با تروریست ها و دشمنانشان میپردازند.
در سیر انیمیشن و بعد از معرفی دو سرزمین با نمادهای خاص از دو تفکر متفاوت و به دست آوردن مدال قهرمانی توسط رالف، وی به طور ناگهانی با یکی از ویروس های بازی «وظیفه قهرمان» به سرزمین پر زرق و برق و آبنباتی شکر شتاب وارد میشود؛ سرزمینی ثروتمند و سرشار از منابع که در ابتدای ورود رالف به آن این موضوع به خوبی به چشم میخورد. این سرزمین بر خلاف دو سرزمین قبلی، توسط پادشاهی به نام سلطان نبات اداره میشود.
او فریبکار است، با چهره ای دلقک گونه که با نفوذ از سرزمین دیگری به حکومت در بازی شکر شتاب دست پیدا کرده است. سلطان نبات برای حکومت بر مردم نیاز به اغواگری و اقناع آنها دارد به این دلیل او با پاک کردن حافظه مردم و قفل زدن به آن توانسته است بر مردم حکومت کند. این سرزمین نماینده کشورهای پادشاهی اعراب است.
به هنگام ورود رالف به سرزمین شکر شتاب، او با خود ویروسی را از سرزمین وظیفه قهرمان وارد میکند که در صورت عدم پیدا شدن آن، ویروس شروع به تخم گذاری کرده و در نهایت موجب نابودی کل سرزمین شکر شتاب می شود. همین امر بهانهای میشود تا فرمانده کالهون که نمادی از اندیشه غرب است، همراه فلیکس به عنوان سمبلی از تمدن شرق برای کمک به رالف و نابودی ویروس ها وارد شکر شتاب شوند.
شاید بتوان اصلی ترین پیام کارگردان و القای آن به مخاطبان کودک و بزرگسال این انیمیشن را سکانس ورود نمایندگان این دو تفکر به سرزمین پادشاهی دانست؛ ویروس هایی که با ایجاد تهدید برای مردم شکرشتاب حکم تروریست ها را دارند.
کالهون به عنوان سربازی از تمدن غرب به همراهی فلیکس تعمیرکار، برای ایجاد ثبات و تعادل و حفظ سرزمین مردم شکرشتاب از دست تروریست ها به این سرزمین ورود می کند تا همین تصویرسازی ماهرانه، القایی غیرمستقیم را در ضمیر ناخودآگاه کودک بنشاند. کودکی که با این تصویرسازی ها بزرگ میشود در آینده حمله نظامی آمریکا به سرزمینی پادشاهی و یا هر سرزمین دیگری که مورد خصم آمریکا واقع شده است، در ضمیر وجودش توجیه شده و کودک از هم اکنون در خود اعتماد به تصمیمات مدیران کلان آمریکایی و به طور کلی تمدن غرب را بدون چون و چرا میپذیرد.
کیفیت تکنولوژیکی انیمیشن
در این انیمیشن دیزنی سیستم نورپردازی جدیدی را با مجموعه ای از ابزارهای جدید تکنیکی به کار گرفته است و به همین دلیل جذب نشدن به گرافیک فوق العاده این انیمیشن کار بسیار مشکلی است. مدیر فنی دیزنی یعنی اندی هنریکسون از ابزارهای نوین دیجیتال برای کار استفاده کرده که به هنرمندان استودیو امکان کارهای خارق العاده ای را داده تا انیمیشنی دیدنی بسازند.
طبق گفته وی، «رالف خرابکار» از پیچیده ترین فیلم هایی است که در دیزنی تولید شده است. برای «رالف خرابکار» علاوه بر اصلاح و نوسازی خط تولید و استفاده از یک دوربین فیلمبرداری شکار حرکت مجازی جدید که به کارگردان فیلم ریچ مور اجازه می داد به صورت همزمان در صحنه های فیلم همراه با ساخت آن حرکت کرده و حرکت های دوربین را اصلاح کنند.
برای ساخت دنیای کاملی از آبنبات ها، گروه توسعه تصویری انیمیشن به بزرگترین نمایشگاه آب نبات جهان در کلن آلمان سفر کردند تا خود را در آبنبات های سراسر دنیا غرق کنند. آنها غرق در نورپردازی های جالبی شدند که برای نمایش آبنبات ها به کار گرفته شده بود. بعد آنها به شرکت تولید کننده آبنبات رفتند تا ببینند پویایی یک شرکت عظیم تولید آب نبات به چه صورت است. یکی از نتایج مهمی که به دست آمد استفاده از رنگ های گرم در سمت سایه بود تا غذا خوشمزه تر و جذابتر به نظر برسد.
موفقیتهای انیمیشن
استودیو دیزنی با دریافت ۵ جایزه شامل جایزه بهترین فیلم بلند انیمیشن برای «رالف خرابکار» فاتح چهلمین دوره جوایز سالانه انی در سال ۲۰۱۳ شد. این فیلم علاوه بر جایزه بهترین فیلم بلند انیمیشن، در بخشهای کارگردانی برای تلاش ریچ مور، موسیقی، صداپیشگی آلن تیودیک و فیلمنامه برای فیل جانسون و جنیفر لی هم پیروز شد.
این فیلم جایزه بهترین فیلم انیمیشن را از انجمن تهیهکنندگان آمریکا دریافت کرد و همراه «شجاع»، «فرانکنوینی»، «پارانورمن» و «دزدان دریایی! گروه ناجورها» از نامزدهای جایزه اسکار بهترین فیلم بلند انیمیشن بود.
منتقدان چه گفتند
«رالف خرابکار» در مجموع نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرد و در وب سایت راتن تومیتوز ۸۶ درصد منتقدان به آن نظری مثبت دادند که در نهایت از میان ۱۶۸ نقد، امتیاز ۷.۵ از ۱۰ را به دست آورده است.
نظر بتسی شارکی منتقد لس آنجلس تایمز
این منتقد با دادن امتیاز ۹ از ۱۰می نویسد: تنها نوجوان درون من که به بازیهای ویدیویی معتاد بود، نیست که انیمیشین جدید دیزنی «رالف خراب کار» را ستایش می کند. محوریت این اثر روی ماجراهای یک شخصیت گردن کلفت و دوست داشتنی از درون بازی های ویدیویی است و میزان حساسیت ویرانگرانه فیلم و ترکیب احساس زمان قدیم و جدید فیلم از نکات فوق العاده آن به شمار می روند.
وی میافزاید: برای خلق دنیای رالف، هم از نظر ظاهری و طراحی و هم مفهومی توجه فوق العاده ای به جزئیات شده است. مثلاً به سیستم حمل و نقلی که درون کابل های الکتریکی جریان دارد توجه کنید، نه تنها به نظر جالب و سرگرم کننده است، بلکه اجازه می دهد شخصیت ها از قالب اولیه خود خارج شوند و چه کسی است که هر از گاهی به چنین کاری نیاز نداشته باشد؟
شارکی ادامه می دهد: پایگاه مرکزی بازی که فوق العاده با شکوه و با جزئیات تصویر شده، راه ورود به درون دنیای بازیها است. قطعاً این پایگاه، اشاراتی به یکی از بخش های خاص آکادمی هنرهای زیبای نیویورک سیتی دارد و این تنها یکی از چندین کنایه تصویری به شدت جذاب فیلم است.
به گفته وی، «رالف خرابکار» در مقایسه با سایر آثاری که نام دیزنی را به دوش می کشند، از نظر فرهنگی بار بیشتری دارد و با نشاط تر است. این انیمیشن با هنرمندی تمام، ترکیبی ایجاد کرده که به خوبی موفق می شود همانطور که تحسین مخاطبان بزرگسال را برمی انگیزد، کودکان را نیز به خنده بیاورد.
نظر راجر ایبرت منتقد شیکاگو سان تایمز
این منتقد با دادن امتیاز ۳ از ۴ درباره این انیمیشن خانوادگی میگوید: فیلم با توفان ذهنی خلاقی شروع میشود و در حالی که در دنیای چند بازی کامپیوتری رخ میدهد، بهانه های خاصی برای پشت صحنهها، قوانین زمینی و شخصیت ها ارائه می دهد تا آنها دائم خود را بازسازی کنند.
وی می گوید: من یک گله نیز در مورد پایین آمدن کیفیت فیلم به خاطر تعقیب و گریزهای بسیار و پایان ناپذیر و شاید زمانی برای تلفیق شدن لحظاتی که مخاطب آن کودکان هستند، دارم. این موضوع می تواند برای بزرگترها به سرعت قدیمی شود و در عین حال برای پدر و مادرانی که بچه هایشان اصرار به تماشای مکرر دی وی دی ها دارند، مناسب است.
اخیرا شنیده شده است کتابهایی که در کانونهای زبان انگلیسی سراسر کشور به کودکان و نوجوانان تدریس میشود محتوی متونی مبنی بر ترویج عادی جلوه دادن دوستی دختر و پسر، نگهداری سگ و انواع حیوانات، اسراف در لباس و خوراک و موارد بسیاری از این قبیل است.
صراط:یکی از موارد اثرگذاری در تغییر سبک زندگی یک جامعه از سوی دشمنان نفوذ فرهنگی در لایه های زیرین اجتماع است که این مهم بستر سازی در جهت ترویج و تقویت سبک زندگی ایرانی-اسلامی در خانوادهها را بیش از پیش ضروری می سازد.
تلاش جهت اجرای سبک زندگی اسلامی، به خصوص در میان کودکان نوجوانان از جمله موارد آرمانی در کشور بوده که نیازمند زیر ساخت سازی و البته نظارت های دقیق است.
آشنایی کودکان با گفتمان زندگی اسلامی و نفی سبک زندگی به شیوه غربی از طریق کتاب های قصه و به خصوص تصویر سازی اهمیت فزاینده ای دارد چراکه ادبیات کودکانه در شاکله قصه و داستان می تواند بسترسازی مناسبی برای انتقال مفاهیم فراهم کند.
از سوی دیگر تصویر سازی از آن جهت قابل اهمیت است که نقایص داستان و قصه قابل ویرایش توسط بزرگسالان است اما خلق تصویر به جهت عدم تفکر کامل در ذهن کودکان به فرآیند تخبل وی ناخودآگاه تاثیر میگذارد.
علی رغم نگرانی ها در این زمینه اما اخیرا تولید داخلی کتابهای کودک و نوجوان با زمینه سبک زندگی اسلامی از کیفیت پایینی برخوردار است و این در حالیست کتاب های جایگزین که در زیر پوست خود نگاه غربی دارد، جایگزین و به نوعی رقیب کتاب های داخلی شده اند.
تصاویر زیر گویا و مفهوم انتقال مفاهیمی است که سبک زندگی به شیوه ای غیر اسلامی را در بر میگیرد که به خصوص به دلیل تصویر سازی و رنگ آمیزی می تواند نقش اساسی در ذهن کودکان داشته باشد.
و شاید یکی از دلیل این مهم عدم پیوست فرهنگی در این زمینه باشد که متاسفانه فاقد شخصیت سازی درست و صحیح در ذهن کودکان هستیم و این اقدامی است که به صورت جدی می تواند با پدیده های غلط مبارزه کند و ضمن عدم ارائه مجوز جهت انتشار این کتاب ها زمینه برای نشر کتب داخلی بیشتر فراهم شود.
اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود و اینبار در سبکی جدید تر، تحت لوای زبان دوم مفاهیم غلط به سادگی انتقال داده می شود.
تسلط به زبان غیر از زبان مادری، به همان اندازه ای مفید و لازم است که عدم سازماندهی درست آن نیز می تواند مخرب و زیان آور باشد.
تاکید بر یادگیری زبانی دوم در کودکان از همان سنین ابتدایی و استقبال در این زمینه، شروع زبان انگلیسی یا زبان دوم را در مهدهای کودک کلید زد و رشد قارچ گونه آموزشگاه های زبان را فراهم کرده است به طوری که برابری این آموزشگاه ها با مدارس رقابت می کند.
اخیرا شنیده شده است کتاب هایی که در کانون های زبان انگلیسی سراسر کشور به کودکان و نوجوانان تدریس می شود محتوی متونی مبنی بر ترویج عادی جلوه دادن دوستی دختر و پسر، نگهداری سگ و انواع حیوانات، اسراف در لباس و خوراک و موارد بسیاری از این قبیل است.
معمولا کتابهای مرجع آموزش زبان توسط موسسات انگلیسی و آمریکایی – همچون آکسفورد (oxford) و لانگمن (longman) تهیه می شوند و به سایر نقاط جهان فرستاده می شوند. کتاب هایی از قبیل نیوهدوی ( New American Headway)، اینترچنج (Interchange)، تروتولایف (True To Life)، تاپ ناچ (Top Notch)، فور کرنرز (Four corners)، توتال انگلیش (Total English)، انگلیش ریزالت (English Result)، امریکن انگلیش فایل American (English file)، نچرال انگلیش (Natural English)، کاتینگ ادج (Cutting Enge)، التراگو (Alter ego) و غیره.
این کتاب ها طبق آن چه که گفته می شود مطابق استانداردهای آموزشی تهیه شده اند اما اگر از فیلم ها یا موسیقی های نامناسب و بیگانه با فرهنگ ایرانی-اسلامی که در کنار این کتاب ها به منظور آموزش بهتر ارائه می شود با تساهل بگذریم، خود این کتاب ها که منبع اصلی آموزش محسوب می شوند یک چالش فرهنگی جدی به شمار می آیند.
به عنوان نمونه، در این کتاب ها مکس ( max) و لوسی (lucy) با هم دوست اند، با هم به گردش و تفریح می روند و شب و روز می گذرانند و روی این نکته تاکید می شود که این ها دو سال است با هم پارتنر partner (شریک عشقی) هستند، اما هنوز مطمئن نیستند به درد هم می خورند، حتی لوسی با مکس در خانه ایکس بوی فرندش exboyfriend (دوست پسر قبلی) آشنا می شود و آنچنان این مسائل بدیهی و حل شده بیان می شود که جایی برای تعجب یا تردید باقی نمی گذارد!
این کتاب ها در ترویج فرهنگ غربی پا را از این فراتر می گذارد و تمرین هایی می دهند تا دانش آموز خود را در آن فضا تصور کند و بگوید اگر جای آنها بود چه می کرد!؟ مثلا در تمرینی بیان می شود: «سوفیا (sophie) امشب پارتی دارد و دوستانش را دعوت کرده، او برای مهمانان برنامه های خوبی دارد و الآن تصمیم گرفته میز شام را بچیند اما نمی خواهد که پسرها کنار پسرها و دخترها کنار دخترها قرار بگیرند، لیستی از دوستانش را به شما می دهد و از شما می خواهد میز را طوری بچینید که هیچ دختری در کنار دختر دیگر قرار نگیرد!» و نمونه های فراوان مشابهی از این گونه مثال ها در کتب آموزشی انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و… وجود دارد.
اینها تنها ظاهر امر است که به سادگی قابل نقد و البته نگران کننده است اما ماجرا از آنجایی نگران کننده تر می شود که این کتاب ها توسط مراجع آنها در سراسر دنیا پخش می شوند و در پسِ آن می تواند پا را فراتر بگذارد و فضای فکری و عقیدتی کودکان و نوجوانان را هم تغییر دهد.
این مسائل وقتی دردناک است که همه واقف هستیم کودکان در سنین ابتدایی توانایی تفکیک خوب و بد از یکدیگر را ندارند و روحیه آنها به سادگی قابل دسترسی و البته دستکاری است که این تاثیرات غلط به سادگی از سوی دشمنان با روش های مختلف به کشور انتقال داده می شود و ظاهرا متولیان امر نیز دغدغه ای در اینباره ندارند.
شاید بهتر باشد با حمایت از موسسات داخلی که اقدام به نوشتن کتاب با سبک فرهنگ بومی می کنند، اثر گذاری قابل توجه تری در مقابل سیل ورود این کتاب ها به داخل داشته باشیم و دست به تألیف کتب آموزشی زبان منطبق با نیازهای بومی کشور خودمان بزنیم.
چاره اندیشی مسئولان فرهنگی و متخصصین می تواند تاثیر به سزایی در این زمینه داشته باشد تا ضمن مبارزه با انتقال مفاهیم غلط در قالب های مختلف فرهنگی، زبان آموزی و پیشرفت نیز صورت گیرد.
«80 درصد شرکتهای تولید انیمیشنهای ایرانی ورشکسته شدهاند»
مدتیست که در برخی فروشگاهها و سوپرمارکتها، انیمیشنهایی مربوط به شخصیتهایی مثل «باربی» فروخته میشود که دارای دوبله فارسی و حتی پروانه نمایش! هستند.
صراط: مدتیست که در برخی فروشگاهها و سوپرمارکتها، انیمیشنهایی مربوط به شخصیتهایی مثل «باربی» فروخته میشود که دارای دوبله فارسی و حتی پروانه نمایش! هستند.
در این انمیشینها که مروّج لایفاستایل ضد اسلامی و ضد ایرانی هستند؛ برهنگی، رقص، رابطه با جنس مخالف، عشق و ... گاهی بعنوان موضوع اصلی کارتون و گاهی بعنوان استایل جنبی قهرمان داستان نشان داده میشود.
جالب آنکه حتی برخی تصاویر کارتونی چاپ شده بر روی بستههای توزیع این انیمیشنها نیز مضمون برهنگی دارد و در رسانه قابل انتشار نیست.
تصاویری که در ادامه میبینید مربوط به همین انیمیشنها و بستههای حاوی DVD آنهاست که در فروشگاهها به قیمت 4 هزار تومان عرضه میشود!
نشانهای مربوط به دوبله فارسی، پروانه نمایش و شماره پروانه نمایش در عکسهای فوق مشخص است!
*درباره این اتفاق که میتوان مطمئن بود مضرّات آن هزار بار خطرناکتر از آسیب ماهوارهها نیز هست، ابعاد گوناگونی وجود دارد که برای جلوگیری از اطاله کلام؛ فقط به دو مورد آن اشاره میکنیم.
یکم: مشخص نیست کدام نهاد و دستگاه نظارتی به این انیمیشنها یا به عبارت بهتر به این «بمبهای 4 هزار تومانی»! پروانه نمایش اعطا کرده و این کارتونها در کدام استودیوها به زبان فارسی دوبله میشوند!
آیا وزارت ارشاد در جریان سبک غلط باربی، محتوا و تصاویر غلط و گاه مستهجن این انیمیشنها و ضرر خطرناکتر از بمب این محصولات ضدّ فرهنگی در میدان جنگ نرم هست؟!
و دوم: توزیع این انیمیشنها در فروشگاههای ایران در حالی صورت میگیرد که شرکتهای انیمیشنساز وطنی به دلیل مشکلات مالی، بیمهری عمده دستگاههای فرهنگی، بیتوجهی رسانهها و سوء تدبیر مسئولان امر در بحران ورشکستگی قرار دارند و آثارشان به بازارهای داخلی کشور راه نمییابد.
و قبح این رخداد برای مسئولان در آنجا بیشتر میشود که در بازار داخلی کشور نیاز فراوانی به انواع انیمیشن سالم و همخوان با سبک زندگی اسلامی و ایرانی وجود دارد که همانطور که در تصاویر هم مشاهده میشود، در نبود آنها؛ انیمیشنهای موهن راه خود را به خانه کودکان و نوجوانان ایرانی باز میکنند.
در همین زمینه، سایت سینماپرس چندی قبل به نقل از روانبخش صادقی، رییس انجمن سینمایی فیلمسازان انیمیشن ایران (آسیفا) گزارش داد که بسیاری از استودیوهای تولید انیمیشن – در ایران - با مشکل مالی مواجه شده و تا امروز بین 75 تا 80 درصد از این استودیوها تعطیل شدهاند.
وی همچنین تصریح کرده بود: در حال حاضر وضعیت حضور انیمیشن (ایرانی) در بازارهای جهانی و حتی بازارهای داخلی در حد صفر است!
جالب آنکه حتی برخی از شرکتها و گروههایی که در جشنوارههای داخلی انیمیشن ایران حائز مقامهای مختلف و حتی گاهی اول شدهاند نیز به دلایل پیشگفته در معرض فروپاشی قرار گرفته و یا ورشکسته شدهاند.
امام صادق (علیه السلام) (در مجلسى که صحبت از قدرت و شوکت بنی عباس و فقر و بد حالى شیعه مى شد) فرمود:
من در روزى که ابو جعفر منصور دوانیقى با موکب سلطنتى خود حرکت مى کرد با او بودم او بر اسبى سوار بود که جمعى از خدم و سوارگانش همراهش بودند و جمعى دیگر از پشت سر مى آمدند و من بر الاغى سوار بودم و دوش به دوش او مى رفتم.
بعدا که به منزل آمدم یکى از دوستان با جمعیتى نزد من آمدند، آن دوست به من گفت: فدایت شوم تو را در مرکب منصور دوانیقى دیدم در حالى که بر الاغى سوار بودى و او بر اسب سوار بود، سرش را به سوى تو خم مى کرد و با تو سخن مى گفت کانه مى خواست زیر دست شدن تو را مجسم کند، در دلم گفتم: یا للعجب این حجت خدا بر خلق است که صاحب واقعى این سلطنت و شوکت است و کسى است که همه سلاطین عالم باید به او اقتدا کنند و این دیگرى مردى ستمگر و قاتل اولاد انبیا و مردى خونریز است، خون بى گناهانى را به زمین مىریزد که خدا دوست ندارد، آن وقت او در موکب سلطنتى قرار گرفته و تو بر الاغى سوارى، این فکر مرا گرفتار شبهه کرد به حدى که بر دین و جانم ترسیدم.
امام (علیه السلام) فرمود: بدو گفتم اگر حشمت و خدمى را که من داشتم و آن فرشتگانى را که از پیش رو و پشت سر من در حرکت بودند مى دیدى سلطنت منصور از نظرت مى افتاد و آن را حقیر و پشیز مى شمردى، دوستم چون این بشنید گفت: الان دلم آسوده شده.
و سپس پرسید: اینها تا کى سلطنت خواهند کرد؟ و چه زمانى امت اسلام از شر اینها راحت مى شود؟ در پاسخش گفتم: مگر تو نمى دانى که براى هر چیزى مدتى است، گفت:
چرا (مى دانم) گفتم: اگر بدانى که وقتى این امر تحقق یابد از چشم بر هم زدن هم سریعتر خواهد بود آن وقت علمت تو را نفع مى دهد؟ آرى اگر حال این قوم که نزد خدا دارند را بدانى و بدانى که چه حالى دارند آن وقت بغض و دشمنیت نسبت به آنان به نهایت درجه مى رسد، اگر تو و تمامى اهل زمین سعى کنید که حال آنان را شدیدتر از آنچه دارند بکنید هرگز نخواهید توانست پس شیطان تو را دست نیندازد که عزت از آن خدا و رسول و مؤمنین است ولى منافقین نمى دانند.
… آیا نمى دانى که هر کس منتظر امر ما باشد و بر اذیتها و ترسها که امروز مى بیند صبر کند، فردا در زمره ما خواهد بود،
پس هر زمان دیدى حق مرده و اهلش از بین رفته اند و جور و ستم همه جا را فرا گرفته و قرآن کهنه شده و چیزهایى در آن پدید آمده که در آن نیست
و دیدى که قرآن طبق هوا و هوسها توجیه و تفسیر مى شود و دیدى که دین وارونه شده، آن چنان که کاسه وارونه مى شود
و دیدى که اهل باطل بر اهل حق آقایى و سرورى مى کنند و دیدى که شر ظاهر گشته و از آن نهى نمى شود بلکه از اهل شر دفاع مى شود
و دیدى که فسق علنى شده و مردان با مردان و زنان با زنان اکتفاء مى کنند و دیدى که مؤمن سکوت کرده، چون گفتارش پذیرفته نمى شود
و دیدى که فاسق دروغ مىگوید و پذیرفته مى شود و کسى دروغ و افتراى او را رد نمى کند و دیدى که صغیران بزرگتران را تحقیر مى کنند
و دیدى که قطع رحم همگانى شده و دیدى که وقتى کسى را به فسق مى ستایند خود او مى خندد و سخن گوینده را رد نمى کند
و دیدى که به پسر همان را مى دهند که به زن مى دهند و دیدى که زنان با زنان ازدواج مى کنند
و دیدى که مدح و ثنا بسیار شده و دیدى که مرد مال خود را در غیر راه اطاعت خدا انفاق مى کند و کسى نیست که او را نهى کند و دست او را بگیرد
و دیدى که مردم وقتى مؤمن را مى بینند که در حال اجتهاد و تلاش است، پناه به خدا مى برند از اینکه مثل او باشند
و دیدى که همسایه، همسایه اش را مى آزارد و کسى نیست جلویش را بگیرد
و دیدى که کافر وقتى وضع رقت بار مؤمن را مى بیند از وضع خود خوشحالى مى کند و چون فساد را در پهناى زمین گسترده مى بیند مسرور مى شود
و دیدى که شرابهاى گوناگون علنا نوشیده مى شود و مردمى بر سفره شراب جمع هستند که از خداى عز و جل هیچ پروایى ندارند
و دیدى که امر به معروف زایل شده
و دیدى که فاسق در اعمالى که خدا دوست ندارد نیرومند و مورد حمایت و مدح قرار مى گیرد
و دیدى که دارندگان آیات (در نسخه دیگر آمده دارندگان آثار) مورد تحقیر واقع مى شوند و هر کسى هم آنان را دوست بدارد تحقیر مىشود
و دیدى که راه خیر بسته شده و راه شر باز و پر رهرو است
و دیدى که خانه کعبه معطل مانده و مردم از رفتن به زیارت آن نهى مى شوند و به ترک آن تشویق و مامور مى گردند
و دیدى که هر کس به دیگرى می گوید آنچه را که خود نکرده و دیدى که مردان خود را براى مردان چاق مى کنند و زنان براى زنان
و دیدى که مرد از راه ماتحت خود روزى به دست مى آورد و زن از راه فرجش
و دیدى که زنان براى خود مجالس ترتیب مى دهند آن چنان که مردان تشکیل مى دهند
و دیدى که….عمل لواط و زن شدن مردان شایع و علنى گشته و به همین منظور خود را خضاب مى کنند و شانه مى زنند آن چنان که زنان براى شوهر خود شانه مى زنند
و دیدى که صاحب مال محترمتر از مؤمن است
و ربا علنى معامله مى شود و کسى سرزنش نمى کند
و دیدى که زنان به خاطر دادن زنا ستایش مى شوند و زن شوهرش را در عمل لواط با مردى دیگر کمک و همکارى مى کند
و دیدى که در نظر اکثریت مردم بهترین خانواده ها آن خانوادهاى است که زنان را بر کار فسق کمک مى کنند
و دیدى که مؤمن همواره در اندوه و تحقیر شده و خوار است
و دیدى که بدعتها و زنا علنى شده و مردم را دیدى که با شاهدى که به دروغ شهادت مى دهد به یکدیگر تجاوز مى کنند
و دیدى که حرام حلال و حلال تحریم شده است و دیدى که هر کس دین را با رأى و نظر خود براى خود توجیه مى کند و کتاب خدا و احکامش تعطیل شده
و دیدى که در ارتکاب گناه از تاریکى شب استفاده نمى شود بلکه در روز روشن گناه مى کنند
و دیدى که مؤمن جز با قلبش نمى تواند منکر را انکار کند و دیدى که مال بسیار هنگفت در راه خشم الهى خرج مىشود
و دیدى که والیان ولایت و سرپرستى مردم را قباله کسى بدانند که قدرتش بیشتر است
و دیدى که محرم به محرم خود اکتفاء کند و با او ازدواج نماید
و دیدى که مردم به صرف تهمت و بر اساس مظنه کشته مى شوند
و دیدى که مردم بر سر عشق ورزیدن به یک پسر با یکدیگر به ملاک غیرت مى ستیزند و حتى بر سر این عشق جان و مال فدا مى کنند
و دیدى که مردم کسى را که شهوت خود را با رفتن نزد زنان خاموش مى کند سرزنش مى نمایند
و دیدى که مرد با زنا دادن همسرش پول در مى آورد و زندگى مىکند با علم به اینکه او زنا مى دهد و حتى بر این کار او نظارت دارد
و دیدى که زن قاهر و مسلط بر شوهرش مى شود و بر خلاف میل او کارها مى کند و علیه او پولها خرج مى کند
و دیدى که مرد همسر و دختر- کنیز- خود را کرایه مى دهد و به طعام و نوشیدنى پست راضى مى شود
و اگر دیدى که سوگند به دروغ به خداى عز و جل بسیار و شایع شده
و دیدى که قمار علنى و آشکار گشته و دیدى که شراب علنا فروخته مى شود و کسى از آن منع نمىکند
و دیدى که زنان مسلمان ناموس خود را به اهل کفر مى دهند
و دیدى که لهو و لعب و رقص و آوازهخوانى علنى شده، مسلمانان از آن عبور مى کنند و احدى، احدى را منع نمى کند و احدى جرأت بر منع آن ندارد
و دیدى که افراد شریف و آبرومند به وسیله کسانى که از قدرت آنان مى ترسند توهین شده و خوار مى شوند
و دیدى که نزدیکترین افراد به درگاه والیان آن کسى است که با بد گویى به ما اهل بیت آن والیان را مدح مى گویند
و دیدى که شنیدن صوت قرآن بر مردم سنگینى مى کند و در مقابل شنیدن آوازهاى باطل برایشان آسان و خفیف است.
و دیدى که همسایه را از ترس زبانش احترام مى کنند و دیدى که راستگوترین مردم دروغ سازانند
و دیدى که شر علنى و بازار سخن چینى رایج شده و دیدى که بغى و ستم آشکار گشته
و دیدى که غیبت کردن نوعى ملاحت و خوش اخلاقى تلقى مىشود و مردم یکدیگر را به خاطر آن بشارت مى دهند
و دیدى که حج و جهاد جنبه غیر خدایى به خود مى گیرد
و دیدى که سلطان به خاطر کافر، مؤمن را توهین نموده و خوار مى سازد و دیدى که خرابى بر عمران مسلط شده
و دیدى که زندگى یک فروشنده از راه خیانت در کیل و وزن اداره مىشود
و دیدى که خونریزى یک امر آسان و پیش پا افتاده تلقى مىشود
و دیدى که اگر کسى به طلب ریاست برمىخیزد عوضش تنها دنیا است و خود را مردى بد زبان معرفى مىکند تا کسى جرأت اعتراض کردن نداشته باشدو نیز امور به او نسبت داده مىشود
و دیدى که به نماز بى اعتنایى مىشود
و دیدى که ثروتمند مال بسیارى نزدش جمع شده و از روزى که مشغول جمع آورى آن شده، زکاتش را نداده
و دیدى که میت را از قبرش بیرون مىکشند و آزارش داده، کفنهایش را مىفروشند
و دیدى که هرج و مرج بسیار شده و دیدى که افراد در صبح و عصر مست هستند و هیچ اهتمامى به وضع مردم ندارند
و دیدى که با چهار پایان جماع مىکنند و دیدى که چهار پایان به جان یکدیگر مىافتند و یکدیگر را پاره مىکنند
دیدى که مرد برای نماز خانهاش مىرود و بر مىگردد در حالى که جامههایش را ربودهاند
و دیدى که دلهاى مردم قساوت و چشمهاشان خشک شده و ذکر خدا بر آنان سنگین مىآید و حرام خوارى علنى گشته و بر سر آن از یکدیگر پیشى مىگیرند
و دیدى که نمازگزار اگر به نمازخانه مىرود براى آن است که خود را به مردم نشان دهد، مردم او را ببینند که نماز مىخواند
و اگر دیدى که فقیه براى غیر هدف دین تفقه مىکند، یعنى به این منظور فقه مىخواند که دنیا و ریاست به دست آورد
و دیدى که مردم به سوى آن کسى مىشتابند که غالب باشد و خلاصه هر یک از دو طرف نزاع غلبه کند مردم با او باشند، چه غلبهاش حق باشد و چه باطل
و دیدى که طالب حلال مورد مذمت و سرزنش و طالب حرام مورد مدح و احترام قرار گیرد
و دیدى که در دو حرم کعبه و مدینه کارهایى صورت مىگیرد که خدا دوست نمىدارد و هیچکس جلوگیر آنان نیست و حتى بین آنان و آن عمل زشت کسى حائل نمىشود
و دیدى که در دو حرم شریف ساز و آواز علنى ارتکاب مىشود
و دیدى که افرادى سخن از حق مىگویند و امر به معروف و نهى از منکر مىکنند ولى از پاى خطابه اش کسى برمىخیزد در حالى که خود را خیر خواه و دلسوز او مىداند از در خیر خواهى و نصیحت مىگوید: خدا از تو نخواسته که این حرفها را بزنى
و دیدى که راههاى خیر از رهرو خالى است و احدى به آن راه نمىرود
و دیدى که جنازه را به اهتزاز در مىآورند و کسى از این عمل ناراحت نمىشود و دیدى که هر سالى که مىگذرد بدعتهاى بیشترى از سال قبل باب شده و شر بیشترى پیدا مىشود
و دیدى که خلق و جمعیتها جز اغنیاء را پیروى نمىکنند، دیدى که حاجت محتاج را در برابر مسخره کردن او و خندیدن به او بر آورده مىکنند و ترحمشان براى غیر رضاى خدا است
و دیدى که آیات آسمانى الهى رخ مىدهد ولى کسى از آن نمىترسد و دیدى که مردم با یکدیگر جفتگیرى مىکنند، آن طور که چهار پایان مىکنند و کسى این عمل را زشت ندانسته و اگر زشت بداند از ترس مردم نهى نمىکند و دیدى که افراد اموال بسیار در غیر راه خدا انفاق مىکنند ولى در راه خدا از انفاق مالى اندک مضایقه مىکنند
و اگر دیدى که رنجاندن و عقوق پدر و مادر علنى و خوار شمردن آنان شایع شده و در نظر فرزندان بدترین مردم تلقى مىشوند، حتى فرزند خوشحال مىشود از اینکه بر پدر و مادرش تهمت زده شود و دیدى که زنان بر حکومت و سلطنت چیره شدهاند و بر هر امرى که هوا و هوس آنان را تامین کند مسلط گشتهاند
و دیدى که فرزندان به پدر و مادر خود افتراء مىبندند و پدر و مادر خود را نفرین مىکنند و از شنیدن خبر مرگشان خوشحال مىشوند
و اگر دیدى که وضع به اینجا کشیده که اگر شخصى روزى بر او بگذرد که در آن روز مرتکب گناه بزرگى نشود، فسق و فجورى انجام ندهد، کمفروشى و خیانتى ننماید، به حرامى دست نیافته و یا شراب مسکرى ننوشد، در غم و اندوه فرو مىرود و مىپندارد که آن روز او به بطالت گذشته و یک روز از عمرش ضایع شده است
و دیدى که صاحبان قدر خوردنىها را احتکار مىکند
و دیدى که با شراب خود را معالجه مىکنند و براى مریض تعریف و توصیف مىکنند که فلان شراب براى تو بسیار نافع است و از شراب شفا مىطلبند
و اگر دیدى که مردم در ترک امر به معروف و نهى از منکر و ترک اعتقاد به وجوب آن با هم برابرند و دیدى که باد به بیرق منافقین و اهل نفاق مىوزد، ولى بیرق اهل حق حرکتى ندارد و دیدى که مؤذنها و نمازخوانها در برابر مزد اذان مىگویند و نماز مىخوانند…
در چنین روزگارى بر حذر باش، و براى درخواست نجات از خدا به خدا متوسل شو و بدان که مردم در چنین روزگارى غرق در سخط الهى هستند
و اگر خداى تعالى مهلتشان داده، از این کار منظورى دارد و تو منتظر تحقق آن منظور باش و کوشش کن تا خداى عزوجل تو را در وضعى ببیند که خلاف وضع مردم باشد تا اگر عذاب در آنان نازل شود تو زودتر به رحمت خداى تعالى برسى و اگر عذابشان تاخیر بیفتد آنها مبتلا شوند و تو از آنچه آنها در آن هستند بیرون شده باشى یعنى تو مثل آنان بر خداى عزوجل جرأت نکرده باشى و بدان که خداى تعالى اجر نیکوکاران را ضایع نمىسازد و رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.
روزگاری اگر میهمانی و دور هم نشینی به صرف ناهار یا شام بود، خانم خانه، سفره ای پهن می کرد و تمام هنر بند بند انگشتانش را به پای آن می ریخت، سفره ای با شکل های انواع میوه ها و گل و بوته ها. پای ثابت سفره ...
تو را دخترم نمیخوانم ،
چرا که هنر را با عریانی اشتباه گرفتی .
تو را دخترم نمی نامم
چرا که هویت اریایی را در اندام لخت خود به سخره گرفتی
تو را چه بگویم که از هنر و فهم تنها حیوانی ترین راه را برای اعتراض یافتی ،
فرزند فرهنگ باخته ام من برخودم لعنت فرستادم که یادم رفت برایت شاهنامه بخوانم ،
از کوروش و زرتشت بگویم ، لعنت به من که کنار بازیگری ،
بازی زندگی را یادت ندادم که چنین رسوایی را برای آریایی به بار آوردی ،
دیدن اندام عریانت ، زانوانم را لرزاند ،
فرزند ، چه بر سر هویت متعصب ایرانی اوردی ،
کاش مرده بودم واندام برهنه ونگاه بی رنگت ، در دستان مردم دست به دست نمیشد .
کاش تو اعتراض باشرفت میکردی . نه با اندامت ،
که فقط یک پدرو خرد کردی .
با من چه کردی
ای غریبه …!'
یک سایت خبری در یادداشتی، از نحوه پرداختن به تحول معنوی الهام چرخنده انتقاد کرد.
............................
زمانی در ترکیه، زنی مججبه به نام «مروه کاواکچی»، نماینده پارلمان شد. در آن زمان به دلیل حکومت لائیکها، وی نتوانست به پارلمان برود. در ایران، جوّی بزرگ در حمایت از کاواکچی راه انداختند و روزنامههایی مانند کیهان نیز در صفحه اول خود از این بانوی محجبه تقدیر و از ظلمی که به او شده بود، ابراز برائت کردند. تریبونهای نماز جمعه و شبکههای مختلف صداوسیما پر شده بود از «قهرمان حجاب»ی به نام مروه کاواکچی که حتی برای رفتن به پارلمان نیز حاضر نشده بود حجاب از سر بردارد. خلاصه آنکه در مدت کوتاهی او را در ایران به قهرمان و الگو تبدیل کردند. اما کاواکچی در مقابل چه کرد؟ او خطاب به حامیان ایرانیاش که برایش سر و دست میشکستند، گفت: شما اگر دلتان برای زنان میسوزد، اول بروید و جلوی نقض حقوق زنان کشور خودتان را بگیرید. با این پاسخ وی، ناگهان همه چیز در ایران به اتمام رسید و دیگر کسی از مروه کاواکچی، چیزی ننوشت و چیزی نگفت!
نکته ای که در آن باشگاه خاص بیشتر توجه ام را جلب کرده بود این بود که بیشتر آنهایی که برای ورزش کردن آمده بودند در حال مشاوره دادن به دیگری درباره این مورد بودند که چه تیپ و مدل جدیدی از لباس و مو به روز شده است. کمی آن طرف تر هم بوفه کوچکی تعبیه شده بود که ظاهرا برای فروش لوازم ضروری ورزشی است ولی بیشتر از همه این کمربندهای رقص عربی است که در آنجا طبقه بندی شده و اثری از لباس ورزشی نیست. البته محلی برای خوردن آبمیوه و غذا هم وجود دارد.
...........
مصرف «شیشه» برای لاغری!
اگر روزگاری به دلیل کمبود فضاهای ورزشی، زنان ما به باشگاه های ورزشی زیرزمینی روی می آوردند تا سلامت جسمانی خود را حفظ کنند، حالا سلامت جسم جایش را به زیبایی جسم داده و رسیدن به این مورد هم نه از طریق علمی بلکه از سایر راه های غیرعلمی میسر شده است.دکتر سعید علی آبادی، دکترای مدیریت ورزش معتقد است: «متاسفانه در شرایطی به سر می بریم که بانوان ما تنها خوش اندامی را می بینند و صبر هم ندارند.
یکی دیگر از بازیگران مطرح هالیوود به دین مبین اسلام گرویده است.
به گزارش تسنیم، روزنامه دیلی میل به نقل از این بازیگر نوشته است: در سفر کاری به ترکیه از صدای اذان متاثر شدم. پس از آن تا مدتها به فکر فرو رفتم، سپس با وجود آنکه ۵۹ سال از عمرم گذشته به اسلام گرویدم.
«لیام نیسون» گفت: در ابتدای امر ادای فرایض اسلامی برایم سخت بود ولی پس از انجام آن لذتی معنوی را تجربه کردم.
این مطلب در مقاله ای با عنوان «بررسی تاثیر کفش های پاشنه بلند بر روی لوردوز(گودی کمر)، فعالیت عضلانی و درد ناحیه کمر» که در اختیار پانزدهمین سمینار فیزیوتراپی تخصصی ستون فقرات قرار گرفته، درج شده است.
«هاشم ظاهری نیا» و «فاطمه بهرامیان» دانشجویان کارشناسی ارشد ارتوز و پروتز دانشگاه علوم بهزیستی، نویسندگان این مقاله هستند. در این مقاله آمده است: کفش های پاشنه بلند به دلیل شکل خاص خود، الگوی طبیعی زاویه پا، زانو، هیپ و قوس های کمری را تغییر و بدن را در وضعیت نامتعادلی قرار می دهد. نتایج این مقاله پژوهشی نشان می دهد، فعالیت عضلات ارکتور اسپاین با افزایش ارتفاع پاشنه کفش، افزایش می یابد و فرد، در درازمدت دچار خستگی، افزایش مصرف انرژی و کمر درد ناشی از فعالیت عضله می شود. در این مقاله همچنین تاکید شده که استفاده از پاشنه تا دو سانتیمتر می تواند کمر درد را کاهش دهد. بر اساس این مقاله، کمر درد، سالانه یکصد میلیارد دلار بر نظام سلامت تحمیل می کند و شایع ترین علت ناتوانی و محدودیت فعالیت در اروپا به شمار می آید. پانزدهمین سمینار فیزیوتراپی تخصصی ستون فقرات صبح چهارشنبه در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی آغاز به کار کرد و فردا (پنجشنبه) پایان می یابد.
بر اساس آمار منتشر شده در انگليس حدود 15 دختر دبستاني در سن 10 سالگي در اين كشور باردار شدهاند. به گزارش تلگراف، از سال 2002، 15 كودك 10 ساله و 39 كودك 11 ساله در انگليس و ولز باردار شدهاند. آمار دولتي نشان ميدهد 60 درصد بارداريها در سنين پايين با سقط جنين پايان مييابد؛ سالانه در حدود 300 دختر 13 ساله يا كمتر در انگليس و ولز باردار ميشوند. از سال 2002 تا 2007، بيش از 63 هزار بارداري در سنين 15 تا 23 سال و نزديك به 300 بارداري در سن 12 سالگي ديده شده است. به گزارش تلگراف، مشخص نيست چه تعداد از اين بارداريها به زايمان يا سقط جنين ختم ميشود و چگونه دختران در سنين بسيار پايين باردار ميشوند. همچنين آماري مبني بر تعداد پسران كمسالي كه پدر ميشوند، وجود ندارد چرا كه اثبات اين موضوع بسيار مشكل است. مطالعات اخير نشان ميدهد، لندن و مناطق اطراف آن بالاترين نرخ بارداري در سنين پايين را دارند. انگليس بالاترين نرخ بارداري در سنين نوجواني را در اروپاي غربي دارد. فرانك فُردي، پروفسور جامعهشناس دانشگاه كنت اين آمار را تاثربرانگيز و فجيع خواند و افزود: اين آمار نتيجه وارد كردن مسائل جنسي در دوران كودكي است.
سلام به همه لینک جزوه هارو در این تاپیک می ذارم و سعی می کنم متن خود جزوه ها رو هم در وبلاگ بذارم. بچه هایی که جزوه ها رو تایپ می کنن خیلی زحمت می کشن دستشون درد نکنه
راستی اگه لینک فعال نبود (یعنی با کلیک کردن روش خودش به صفحه مورد نظر نرفت) ، لینک رو کپی کنید و در نوار آدرس جستجوگرتون paste کنید
سلام به همه لینک جزوه هارو در این تاپیک می ذارم و سعی می کنم متن خود جزوه ها رو هم در وبلاگ بذارم. بچه هایی که جزوه ها رو تایپ می کنن خیلی زحمت می کشن دستشون درد نکنه
راستی اگه لینک فعال نبود (یعنی با کلیک کردن روش خودش به صفحه مورد نظر نرفت) ، لینک رو کپی کنید و در نوار آدرس جستجوگرتون paste کنید